چکیده:
يكي از مشهورترين مكتبهاي روايتشناسي كه در بررسي متون ادبي بكار ميرود، ساختارگرايي است. اين رويكرد در مقام روشي قاعدهمند سعي مي كند با تقليل متن به اجزاء سازنده در روساخت و ژرفساخت و گره زدن آنها به يكديگر، به نقطهاي مركزي در متون دست يابد و از اين طريق، ابهام روابي متون ادبي را بگشايد. رسالت و كاركرد ساختارگرايي حاكي از آن است كه روش مذكور فقط براي تفهيم ابهام روايي متون مركزگرا بسنده مي نمايد و از تبيين معنا يا معاني در متون ساختارستيزي چون روايتهاي پسامدرن عاجز است. نوشتار حاضر در صدد است تا نشان دهد كه با ساختارگرايي مي توان به تحليل و تبيين دلالت هاي متني انواع متون ادبي پرداخت. منتهي اين شيوه تحليل، در روايت هاي مركزگريزي مانند روايت هاي پسامدرن؛ عليه خود عمل ميكند و به نوعي واسازي دست ميزند. به عبارتي ديگر اگر منتقد با الگوي ساختارگرايي به تببين روايت هاي پسامدرن بپردازد نمي تواند به ساختاري تقابلي و قرينه مند و نيز نوعي مركز در قالب ژرف ساخت دست يابد. چرا كه چنين تلقي اي با رسالت اين دسته از متون تباين دارد. براي اثبات اين ادعا، كاركرد معكوس الگوي ساختارگرايانه گريماس در مواجهه با روايت پسامدرن «كولي كنار آتش» نشان داده شده است.
خلاصه ماشینی:
"کنشگر فعال این پی رفت ها شخصیت آینه است که در موقعیت های روایی مختلفی قرار گرفته و در هر اپیزود در تابلوی نقاشـی ای کـه راوی بـرای او در نظـر گرفته وارد جریان تازه ای از داستان می شود.
این پی رفت یکی دیگر از پی رفت های بدیلی است که راوی در آن به عنوان عامـل فرستنده ، یاری دهنده ، و بازدارنده آینه را در یکی دیگر از شرایط و بدیل های مورد نظر خود قرار می دهد تا هم داستانش را ادامه دهد و هم آینه را به عنوان شخصیتی متنی در تـابلویی جدید نقاشی کند.
٢. ٦ اپیزود بیست وچهارم : پی رفت فراداستانی آینه ، که سعی دارد خود را از حصار متنی داستان و بدیل های مختلفی که بر وجود متنـی او از طرف راوی تحمیل می شود، نجات دهد، از اتوبـوس کارخانـه پیـاده مـی شـود و راهـی خیابان های تهران می شود.
به عبارت دیگر، ماهیت فراداستانی روایت مذکور با خلق و تداوم هم زمان لایه های مختلف داستانی و همچنین هم پوشانی بدیل ها، کـه خـود در خدمت تکثیر شخصیت و ایجاد تنوعی از پایان بندی درون متنی است ، سبب می شـود تـا ارتباط بین کنشگران برخلاف نظام تقابلی و منطق تمایز بر نوعی تناقض موقتی شکل بگیرد و این کشمکش و تعلیق تا پایان تداوم یابد."