چکیده:
هدف: پروتئين متصل شونده به رتينول -4 (RBP-4) به عنوان آديپوكاين مترشحه از بافت چربي نقش مهمي در مقاومت انسوليني و اختلالات متابوليكي ايفا مي كند. با وجود نقش مفيد تمرين هوازي بر بهبود اختلالات متابوليكي، تاثير تمرين هوازي بر RBP-4 و ارتباط آن با فاكتورهاي متابوليكي در بيماران مبتلا به سندروم متابوليك مشخص نيست. بنابراين هدف از پژوهش حاضر بررسي تاثير هشت هفته تمرين هوازي بر سطوح RBP-4 سرمي و شاخص مقاومت به انسولين در زنان مبتلا به سندروم متابوليك بود.
روش شناسي: در يك پژوهش نيمه تجربي، 24 زن مبتلا به سندروم متابوليك(سن: 91/4±79/52 سال، شاخص توده بدن: 37/2±77/32 كيلوگرم بر مترمربع و اوج اكسيژن مصرفي: 55/2±40 ليتر بر دقيقه) به طور تصادفي به دو گروه تمرين هوازي (12 نفر) و كنترل (12 نفر) تقسيم شدند. گروه تمرين هوازي به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته با شدت 50-60 درصد اوج اكسيژن مصرفي به مدت 20-40 دقيقه به اجراي تمرينات هوازي پرداختند. قبل و 48 ساعت پس از آخرين جلسه تمرين اندازه گيري هاي تركيب بدني و خون گيري انجام شده و پس از جداسازي سرم، سطوح RBP-4، نيمرخ ليپيدي، گلوكز و انسولين اندازه گيري و شاخص مقاومت به انسولين محاسبه گرديد. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از آزمون t همبسته و مستقل و آزمون پيرسون مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت و سطح معني داري براي كليه آزمون ها 05/0 P<در نظر گرفته شد.
يافته ها: تمرين هوازي باعث كاهش معني دار RBP-4 سرم، گلوكز، شاخص مقاومت به انسولين، وزن بدن، درصد چربي، شاخص توده بدني (BMI)، دور كمر و امتياز z سندرم متابوليك و افزايش معني دار ليپوپروتئين پرچگال (HDL-C) شد (05/0P<). همچنين تغييرات RBP-4 ارتباط معني داري با تغييرات درصد چربي، تري گليسريد، انسولين و شاخص مقاومت به انسولين داشت (05/0P<).
نتيجه گيري: تمرين هوازي مي تواند باعث كاهش RBP-4 سرمي و بهبود مقاومت انسوليني و برخي شاخص هاي خطر متابوليك در زنان با سندروم متابوليكي شود و احتمالاٌ شاخص مقاومت انسوليني مي تواند تحت تاثير تغييرات RBP-4 قرار بگيرد.