چکیده:
یکی از پایههای تدوین نظریههای بومی روابط بینالملل، توجه به سنتهای فکری و عملی در طول تاریخ روابط خارجی یک کشور است. البته ایرانیان در طول تاریخ چه در سطح نخبگان سیاسی و چه در سطح نخبگان علمی و فرهنگی تصور و فهم ثابتی از سیاست جهانی نداشتهاند و برداشتهایشاندر نتیجة شرایط خاص تاریخی چه در داخل و چه سطح منطقهای و بینالمللی دچار تحول شده است. استدلال اصلی این مقاله آن است که میتوان تداوم عنصری واقعگرایانه را در بسیاری از این تصورات و برداشتهای متفاوت دید. کاوش در این فهمها و ضعفها و قوتهای آنها میتواند راه را برای تولید نوعی نظریۀ «واقعگرایانۀ ایرانی» در مورد روابط بینالملل با اتکا بر فرهنگ ایرانی و تجارب تاریخی هموار کرده و به فهم رفتار سیاست خارجی ایران در دورههای مختلف کمک کند. این پژوهش در تلاش برای روشن ساختن خصوصیات سنت واقعگرایی در ایران نشان میدهد کهچهار تقریر اصلی از «واقعگرایی ایرانی» را میتوان تشخیص داد که عبارتاند از: منطقهای، انقیادی یا تسلیمطلبانه، عملگرایانه و انتقادی/مواجههجویانه. این تقریرات بیشتر براساس نگاه سیاستمداران و دولتمردان و تا حدی براساس عملکرد سیاست خارجی ایران استخراج شدهاند.
One of the bases for the development of an Iranian theory of international relations is the intellectual and practical traditions found in the course of Irans history. The ways in which Iranians have perceived and understood world politics, however, have not been monolithic and have changed in the course of time due to particular historical circumstances inside Iran as well as at the regional and international levels. Yet, this article argues that one may see the persistence of some realist element in many of these various perceptions. Exploring into these understandings may pave the way for the generation of Iranian Realism as an endogenous Iranian theory of international relations based on Iranian culture and historical experiences. It may also shed light on Irans foreign policy behavior in different periods. The article shows that four main types of Iranian realism can be recognized on the basis of Iranian politicians attitude and their practice in foreign affairs. They include regional, submissive, pragmatic, and critical/confrontationist realisms.
خلاصه ماشینی:
همچنـین متعاقـب توجـه بـه سنت های فکری روابط بین المللی در کشورهای غیرغربی اعم از جهان سومی و پیشرفته ، سنت واقع گرایی در برخی از این کشورها نشان داده شده است .
فهم نسبی سیاست مدرن جهانی و ظهور واقع گرایی تسلیم طلبانه منظور از واقع گرایی انقیادی یا تسلیم طلبانه نـوعی فهـم از عرصـة سیاسـت جهـانی اسـت بـه آن گونه که هست ، و این وجه واقع گرایانة آن است ؛ اما این در شرایطی است که جایگاه کـشور در نظام بین الملل جایگاهی نازل است و این پذیرفته می شود و در عین حال فرض می شود کـه این موقعیت اجتناب ناپذیر و تغییرناپذیر است .
به این ترتیب ، فروغی نوعی واقع گرایی عمل گرایانه را نشان می دهد که هم در تبیـین او از روابط بین الملل دیده می شود و هم در توصیه های او برای سیاست خـارجی .
آثار خود آنها و نیز پایان نامه هایی که زیر نظر آنان نگاشته می شوند سرشار از مفـاهیم و چارچوب های مفهومی واقع گرایانه همراه با نگرشی انتقادی نسبت بـه غـرب و قـدرت هـای بزرگ و به طور خاص ایالات متحده به عنوان هژمون است ؛ اما اغلب رویکردی مواجهه جویانـه در برابر نظام نیز ندارند و آن را مناسـب نمـی داننـد و در عـین حـال ، بـه طـور معمـول تبیینـی واقع گرایانه از هژمونی و سیاست های آمریکا به کار می گیرند تا از آن مشروعیت زدایی کنند.