چکیده:
گردشگري روستايي به عنوان يك سوژه فرهنگي ، مقولهي جديدي است كه حاصل گفتمان مدرنيته و دنياي متجدد امروزي است؛ اما مطالعه حيات اجتماعي طبيعت و روابط ميان انسان و طبيعت بسيار قديمي است و تاريخچهاي بيش از علم مردمشناسي دارد، آنگونه كه در طي قرون متمادي، علوم مختلفي چون جغرافيايانساني، بومشناسي فرهنگي و قومشناسي زيستي، از مطالعه روابط ميان انسان و طبيعت نشو و نما يافته است. اگر بپذيريم يكي از مهمترين انگيزه هاي گردشگران روستايي استفاده از چشم اندازها و ميراث طبيعي است، پرداختن به ابعاد نظري ميراث طبيعي مي تواند سياستگذاران گردشگري را در تدوين برنامه ها كمك كند. زيرا همانگونه كه ذكر شد گردشگري روستايي از عمر چنداني برخوردار نيست و كمتر به ابعاد نظري آن پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
ابتدا اهمیت گردشگری روستایی مورد اشاره قرار می گیرد و بـه برخـی ابعـاد فرهنگـی آن پرداخته می شود, پس از آن ضمن تبارشناسی عبارت میراث طبیعـی ، بـه بیـان دو تنـاقض مفهومی در این عبارت ، که به وسیله مری داگلاس مطرح شده ، مـی پـردازیم و پـس از آن مفاهیم «بیرونی کردن » و «مادی کردن » ایده ها به عنـوان دو فرآینـد مهـم در ایجـاد هویـت نمادی و یا اسطوره ای در طبیعت بررسی می شود؛ اینکه چگونه بشر می تواند ایده های ذهنی خود را در غالب یک عنصر مادی و غالبا طبیعی « بیرونی و مادی » کنـد تـا ایـده از حالـت فردی خارج شده و به موضوعی جمعی تبدیل شود، آن چنان که به نظـر دورکـیم در ایـن فرآیند ایده می تواند ماندگار شده و بقا بیابد.
در آخرین بخش از این مقاله ، موضوع «چرخش فرهنگی » و یا بنا بر بـر روایـت فردریـک جیسون و برخی از نظریه پردازان پسامدرن ، «فرهنگی شدن طبیعت » مورد بررسی قرار مـی - گیرد، اینکه چگونه همه نهادهای اقتصادی ، نظامی و سیاسی ، با فرهنگ ادغام شده و عبارات جدیدی چون «اقتصاد هنر»، «جنگ رسانه ای » و «صنایع فرهنگی » وارد ترمینولوژی و دایـره واژگان عمومی می شود و مهم تر اینکه در ایـن مرحلـه ، منـابع و میـراث طبیعـی جـدای از گفتمان روسنفکری , وارد زندگی مردم کوچه و بازار شده و به یک موضوع فراگیـر تبـدیل می شود.