چکیده:
هدف این پژوهش تعیین رابطه بین بیگانگی اجتماعی، فقر اقتصادی و اعتقادات دینیبا امید به آینده دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی مرند درسال 95-1394 بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از منظر روش اجرای پژوهش، پیمایش و از نظر جمعآوری دادهها میدانی میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی مرند است که 5800 تن میباشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 360 مورد برآورد گردید که اعضای آن به صورت تصادف طبقهای انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه امید میلر (MHS) و پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید که دارای روایی و پایایی قابلقبول بودند. نتایج پژوهش حاکی از ارتباط منفی بیگانگی اجتماعی و فقر اقتصادی با میزان امید به آینده دانشجویان بود، درمورد اعتقادات دینی، ارتباط مستقیم و معنیداری بین دو متغیر مشاهده شد، هم- چنین نتایج آزمون تی استیودنت و تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد، امید به آینده دانشجویان برحسب جنسیت و مقطع تحصیلی معنیدار نمیباشد.
The purpose of this study is to examine the relationship between social alienation, economic poverty and beliefs with hope for the future in Students of Islamic Azad University of Marand in 2015-2016 academic years. The purpose of this study is Practical, the method of the study is descriptive and from data collection perspective is Fieldwork. The study population consisted of all Marand Islamic Azad University students who were 5800subjects.The sample size was 360 that was estimated using Cochran formula and were selected by stratified cluster sampling method. For datacollectiontwoquestionnaireswere used: Miller Hope Questionnaire (MHS)and researcher-made questionnaire with the acceptable reliability and validity. For statistical analysis descriptive and inferential statistics, correlation coefficient and Student T test were used. Results show that, hope for the future has negative relationship with social alienation and economic poverty, and has a positive relationshipwith beliefs. Also One-way analysis of variance shows that, the impact of gender and educational level variables is not meaningful on the students hope for the future.
خلاصه ماشینی:
"وقتی امید به آینده در ارتباط با قشر دانشجو به عنوان آیندهسازان جامعه مطرح میشود، اهمیت آن دو چندان میشود؛ زیرا باید عواملی را که در امیدواری دانشجویان به آینده میتواند تاثیرگذار باشد شناسایی و در جهت ارتقاء آنها کوشید؛ بنابراین با لحاظ اهمیتی که برای امیدواری بیان شد، این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسشهاست که آیا واقعا امید و انگیزه افراد برای فعالیت و پیشبرد امور خود و جامعه آنها امری است فردیکه تنها در ویژگیهای روانی و شخصیتی افراد ریشه دارد یا فرهنگ و شرایط اجتماعی و مادی هم بر آن موثر است؟ عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی چه تاثیری بر احساس امیدواری یا ناامیدی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرند دارد؟ اهداف پژوهش اهداف کلی 1.
جدول شماره (4): آزمون فرضیه اول ضریب همبستگی اسپیرمن P-Value 207/0- 001/0 با توجه به جدول، سطح معنیداری 001/0 محاسبه گردیده که کمتر از 05/0 میباشد، ضریب همبستگی نیز 207/0- محاسبه گردیده است، بنابراین رابطه معنیدار و معکوسی بین بیگانگی اجتماعی و میزان امید به آینده دانشجویان وجود دارد.
بحث و نتیجهگیری فرضیه مبنیبر وجود رابطه بین اعتقادات دینی و امید به آینده با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن آزمون شد، نتایج حاکی از ارتباط معنیدار بین این دو متغیر بود، با توجه به سوالات پرسشنامه میتوان استنباط کرد آن دسته از دانشجویانی دارای خردهفرهنگهای ویژه خود بوده که در برخوردهای اجتماعی، رفتار آنها انعکاس تعلق آنها به آن خردهفرهنگ خاص و اعتقادات و معنویات است، با میزان امیدواری آنان به آینده مرتبط است."