چکیده:
سند در بين ولايات شبه قاره هند داراي بيشترين تاريخ هاي محلي به زبان فارسي است. اگرچه سابقه تاريخنگاري محلي فارسي در آنجا با برگردان فتحنامه سند مشهور به چچنامه از عربي به فارسي به اوايل قرن هفتم هجري ميرسد؛ اما در واقع اولين نوشته مستقل محلي سند به زبان فارسي، تاريخ سند ميرمعصوم معروف به تاريخ معصومي ميباشد. بنابراين سوال پژوهش اين است كه اثر مذكور داراي چه ويژگيهايي بوده و مطالب آنچه اهميتي دارد. (سوال) به نظر ميرسد تاريخ سند ميرمعصومي در بسياري از مطالب راجع به سند منبع اول تاليفات بعديِ تاريخ محلي منطقه بوده به طوريكه ساير تواريخ در اين مورد بهره بسياري بردهاند. (فرضيه) غرض، ارائه مشابهتهاي تاريخي، فرهنگي و معنوي سند با انديشه هاي ايراني و اسلامي، مولفه هاي متعددي، مانند تعاليم و آموزههاي ادبي، اخلاقي و اجتماعي در رشد و شكوفايي تاليفات به زبان فارسي از جمله درزمينه تاريخنگاري است. (هدف) مقاله به شيوه توصيفي و تحليلي (روش) به اين نكته دستيافته كه تاريخ سند معصومي بيشتر به فتح سند توسط مسلمانان، حكومتهاي سند از آغاز تا بابريان، انتقال حاكميتهاي محلي به امپراتوري تيموري، اقوام ساكن سند و مهاجرين به آنجا و شخصيت هاي متنفذ و مقتدر از جمله حكام و فرهيختگان ازجمله ادبا و اهل علم توجه كرده است، البته مسائل اجتماعي و مردمي نيز به صورت كمرنگ ديده ميشود. (يافته)
خلاصه ماشینی:
"ازجملـه مـوارداشـکال بـه تاریـخ معصومـیضبـط نادرسـت برخـی تواریـخ اسـت کـه مصحـح ازآن یــادکــرده ودرحواشــی آن رابــاســایرآثــارومنابــع تاریخــی هم زمــان مقایســه نمــوده اسـت کـه ازجملـه آنهـاهمیـن تاریـخ وفـات جانیبیـگ اسـت کـه داوودپوتـه بـه نقـل از»مثـر رحیمــی "آن رایــک ســال قبــل ازآنچــه کــه معصــوم ضبــط کــرده یعنــی در٢٧رجــب ١۰۰٧ دانســته اســت )بکــری ،١٣٨٢:٣١٨(.
هم چنیــن وی مســتندات خــودرادقیــق ارائــه نکــرده وتنهــابــه ذکــرمنابعــی چــون چچ نامــه ]فتح نامــه ســند[،تاریــخ گزیــده ]مســتوفی [ وتاریــخ ماره الجنـاـن ]یافعــی [اکتفــانمــوده ونحــوه بهرهبــرداری ویــامطالبــی کــه ازایــن آثــار تفکیــک وجــدانمــوده رانیــاورده وبــه قولــی هنــگام اقتبــاس ازکتــب قدیــم نیــزاحتیــاط و تحقیـق رابـه کارنبـرده اسـت )احمـد،١٣٨٥:١٨۰(ازدیگـراشـکالاتی کـه بـه ایـن اثـرمیتـوان واردنمـودایـن اسـت کـه نویسـنده درجـزءدوم مطالـب تاریخـی غیرمرتبـط بـاکتـاب راآورده اسـت ازجملـه احـوال سـلاطین دهلـی کـه اساسـاارتباطـی بـاناحیـه سـندنداشـته اسـت )بکـری ، ١٣٨٢:٣٢-۶۰(ونیــزبــاتوجــه بــه اینکــه درســنت تاریــخ محلینویســی بایــداشــارهای بــه جغرافیــای طبیعــی وانســانی ســندمیشــدایــن موضــوع دراثــربــه چشــم نمیخــوردفقــط در جـزءسـوم بـه شـرح زندگانـی علمـا،سـادات ،مشـایخ ،قضـات ،فضـلاوشـعرایی پرداختـه کـه معاصــرپادشــاهان مذکــوربودهانــد)بکــری ،١٣٨٢:١٩۶(.
ایـن اثـرهرچنـددربرخـی مـواردبرگرفتـه ازآثـارگذشـته وگاهـی بـدون ذکـرمأخـذبـه طـور دقیــق واســتنادبــه صــورت صریــح اســت ونیــزهم چنیــن برخــی مطالــب چنــدان ربطــی بــه موضـوع ویـاعنـوان کتـاب نـداردامـادقـت ادبـی وتبییـن بعضـی وقایـع دراجـزاءسـوم وچهـارم بـه ویـژه ذکـردانشـمندان ورجـال زمـان خـودواتفاقـات ترخانیـه ووقایـع دوران تیموریـان تـا اکبـرومدتـی پـس ازاوبـه دلیـل هم زمانـی بـادوره نویسـنده کم نظیـراسـت وهمیـن موضـوع باعــث مبنــاقــرارگرفتــن تاریــخ معصومــیبــرای تألیفــات وآثــاربعــدی درتاریــخ محلــی ســند گردیــده اســت کــه درایــن بــاب میتــوان تاریــخ طاهــری، بیگلرنامــه ،ترخـاـن نامــه وتحفــه الکــارم را مثــال زد."