چکیده:
امروزه قدرت نرم یکی از مولفههای تاثیرگذار در سیاست خارجی کشورها به شمار میآید و با سرمایهگذاری چشمگیری از سوی دولتها برای ارائه تصویری مطلوب از خود همراه است. همة کشورها تمایل دارند که دیگران نگاهی مثبت به آنها داشته باشند، بنابراین میکوشند این تصویر مثبت را تقویت و از شکلگیری تصورات منفی جلوگیری کنند. در خصوص تهدید سخت و نرم برداشتی واحد وجود ندارد. برخی تهدیدات نرم را تهدیداتی غیر نظامی مانند محیطزیست، جرایم، فساد و .... دانستهاند و در نهایت ابزار و شیوه سخت را با هدف سخت و برعکس، ابزار و شیوه نرم را با هدف نرم متناسب میدانند. هدف این مقاله، بررسی مفهوم قدرت سخت و نرم در محیط ملی جمهوری اسلامی ایران است تا رهیافتها و دیدگاهها به یکدیگر نزدیک و یک برداشت ایرانی از این دو مفهوم به دست آید.
خلاصه ماشینی:
"این طور به نظر میرسد که تلاش برای پیوند دادن مفهوم برگرفته از ادبیات علوم سیاسی غرب به دیدگاه سیاسی جمهوری اسلامی موجب آشفتگی و ناهماندیشی شده است اگر چنین باشد بهتر است بحث بر سر قدرت نرم و سخت در حوزه دانش بومی و ایرانی ادامه یابد.
- Foreign affairs - Behavioral power پارادایم صحیح چیست؟ پیش از بررسی تفسیر متفاوت دو اصطلاح قدرت نرم و قدرت سخت، طرح این پرسش ارزشمند است که: آیا مفهوم قدرت نرم که در بستر سیاست خارجی امریکا پدیدار شده قابل انتقال به عرصة سیاست جمهوری اسلامی میباشد؟ پیامدها، فرصتها و دشواریهای آن چیست؟ آیا ناهمگونی فضای سیاسی موجب سردرگمی فکری و ناهماندیشی نخبگان سیاسی و نظامی در ایران نمیشود؟ در نخستین نگاه، به دلیل پیچیدگی مباحث مربوط به قدرت سخت و نرم، بهرهبرداری کاربردی از آن ناممکن به نظر میرسد.
در مقابل ممکن است افرادی دیگرکه وجه نرم و غیر زورمدارانه رفتاری را جذاب میدانند اغوا شده و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی را دارای کارایی کافی ندانسته، این نیروها را تنها به مثابة ابزاری برای جنگیدن تلقی کنند.
بخشی عمده از نابسامانی فکری به وجود آمده از اغوا شدن برخی از نخبگان دانشگاهی به پیروی از ادبیات سیاسی امریکایی و پیوند دادن محکم تجهیزات نظامی به انتهای زورمدارانه پیوستار قدرت رفتاری ژوزف نای ریشه میگیرد در حالی که دیگران (دستکم به تعداد کم) ترجیح میدهند نیروی مسلح را به عنوان قدرت منابع و در ارتباط با فعالیتهایی به موازات این پیوستار بنگرند."