چکیده:
این پژوهش کمی، با هدف بررسی زمینههای اجتماعی مؤثر بر گرایش به خشونت کلامی بین دانشآموزان دبیرستانی شهر بوشهر انجام شده است. دادههای این پژوهش به روش پیمایشی و شیوهی گردآوری آنها استفاده از پرسشنامه بوده است. جامعهی آماری پژوهش تمام دانشآموزان دبیرستانهای شهر بوشهر بوده که با استفاده از جدول لین تعداد 400 نفر بهعنوان حجم نمونه تعیین شدند. نمونهگیری به شیوهی تصادفی طبقهای چند مرحلهای، بوده است. روایی و اعتبار به کمک آلفای کرونباخ و اعتبار صوری حاصل گردید و همچنین برای تحلیل نتایج دادههای پژوهش از نرمافزار SPSSاستفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان میدهد که بین متغیر وابسته یعنی میزان گرایش دانشآموزان به خشونت کلامی و متغیرهای مستقل جامعهپذیری، پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی و نظارت والدین، همبستگی وجود دارد. این متغیرها تأثیرگذارترین عوامل مؤثر بر گرایش به خشونت کلامی در این حوزهی پژوهشی میباشند.
خلاصه ماشینی:
"نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان میدهد که بین متغیر وابسته یعنی میزان گرایش دانشآموزان به خشونت کلامی و متغیرهای مستقل جامعهپذیری، پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی و نظارت والدین، همبستگی وجود دارد.
از آنجایی که این ضریب منفی میباشد، نشانگر این است که بین این دو متغیر رابطهی معکوس وجود دارد بهعبارت دیگر، هر چه فرد در خانواده به گونهای مناسبتر اجتماعی شود، کمتر به سمت خشونت کلامی گرایش پیدا میکند.
از آنجایی که این ضریب منفی میباشد، نشانگر این است که بین این دو رابطهی معکوس وجود دارد، بهعبارت دیگر، هر چه فرد در خانواده تحت نظارت بیشتری قرار داشته باشد، از گرایش او به خشونت کلامی کاسته میشود.
بر اساس نظریهی فشار، افراد طبقات پایین جامعه به علت پایین بودن سطح زندگی و فشارهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از آن، احساس محرومیت بیشتری میکنند و به دلیل اینکه امکانات رسیدگی به فرزندان خود را فراهم نمیبینند، ناچار آنها را به حال خود رها کرده و دانشآموزان از طرق دیگر برای ارضای نیازهای روانی و اجتماعی خود استفاده میکنند که این راهها از طرف جامعه مورد پذیرش قرار نگرفته است و از نظر جامعه جرم محسوب میشود؛ بنابراین هر چه فرد در جامعه، پایگاه اقتصادی و اجتماعی پایینتری داشته باشد، احتمال اینکه به اعمال انحرافی و از آن جمله اعمال خشونتطلبانه روی بیاورد، بیشتر میشود."