چکیده:
از جمله اختلافات شیعه و اهل سنت در حوزه احکام ازدواج، مشروعیت ازدواج موقت یا "متعه" است. علما و دانشمندان شیعی در طول تاریخ بر حلیت این ازدواج اقرار و اصرار داشته و در مقابل، دانشمندان اهل سنت قائل به نسخ این حکم الهی و حلیت موقت آن هستند. مهمترین دلیل بر حلیت ازدواج موقت در بین علما و مفسران فریقین، آیه 24 نساء (استمتاع) است. موضع مفسران را در ذیل این آیه میتوان به سه دسته تقسیم نمود: مفسرانی که دلالت آیه بر مشروعیت متعه را به صورت دائم پذیرفتهاند (شیعه)؛ مفسرانی که دلالت آیه بر مشروعیت متعه را به صورت موقت پذیرفتهاند؛ و گروه اندکی از مفسران اهل سنت که دلالت آیه بر ازدواج موقت را نپذیرفته و مشروعیت آن را مستند به سنت میدانند. این گروه نیز قائل به مشروعیت موقت هستند؛ به این معنا که دلالت آیه بر متعه را پذیرفته و بر این باورند که این حلیت مختص به زمانی خاص است و به وسیله آیات و روایات نسخ گردیده است. در این نوشتار با روش توصیف و تحلیل محتوا، به ذکر و بررسی دیدگاه و دلایل هر گروه پرداخته شده است. برآیند تحقیق حاکی از آن است که دلایل مطرح بیشتر بر محور الفاظ آیه و معنای مقصود از آنهاست. واژگان مطرح در آیه مانند "استمتاع" در نظر بیشتر مفسران دلالت لغوی و اصطلاحی بر متعه و ازدواج موقت دارد و عدم پذیرش این معنا مستلزم امری است که با ازدواج دائم تعارض دارد. اتفاق نظر بر حلیت متعه در صدر اسلام وجود دارد و اختلاف در بین اهل سنت در چگونگی تحریم آن است. یعنی نسخ به وسیله کتاب و سنت و یا نهی خلیفه که مشروعیت محدود ازدواج موقت را نتیجه میدهد. نسخ حکم متعه نیز با آیات دیگر و روایات متعارض پذیرفتنی نیست. روایات تفسیری معصومین که به تبیین احکام الهی میپردازند، از کارسازترین قرائن در برداشت حکم متعه برای مفسران شیعی است که متأسفانه دیگر مذاهب به آن توجهی ندارند.
خلاصه ماشینی:
اگـر ايـن واژه بخواهـد بـر غيـر حقيقت شرعيه معنا شود، مجاز و يا اشتراک لفظي لازم ميآيد که خلاف اصل است و اگر بـر قدر مشترک آنها دائم و موقت دلالت داشته باشد، هيچ کدام به طـور مشـخص از آن فهميـده نمي شود (فاضل مقداد،١٣٨۴، ج ٢: ۶۴٨) دلالت کلمه "اجر" بر مهريه ازدواج موقت در مورد اين واژه هم دو نظر وجود دارد؛ ۴٢ بررسي تطبيقي آيه "استمتاع "در نگاه مفسران فريقين الف ) اجرت غيـر از مهـر اسـت و ايـن واژه مخـتص بـه ازدواج موقـت است : برخي از مفسـران ذيـل آيـه ، معنـاي لغـوي "اجـرت " را ذکـر کـرده و گفته انـد کلمـه "اجورهن " که بر استمتاع ترتب يافته است ، بر ازدواج موقت دلالـت دارد زيـرا در نکـاح دائـم اجري نيست و معمولا واژه مهر و يا صداق استعمال ميگردد (طباطبـايي ، ١٣٨٨، ج ۴: ۴٣۴؛ قرائتي ، ١٣٨٣، ج ٢: ٢۶٧؛ طيب ، ١٣٧٨، ج ۴: ۵١).
به اين معنا کـه مـراد از "استمتاع " همراه با اجر، ازدواج متعه است نه ازدواج دائم و به رواياتي از ابن عبـاس ، سـدي و ۴٣ دوفصل نامة دانشگاه قم : سال دوم شماره اول ـ بهار و تابستان ١٣٩٥، شماره پياپي ٣ مجاهد اشاره مي کند که در اين روايات به قيد تفسيري "إلي أجل مسمي " توجـه شـده اسـت .
ابن عاشور نيز دلالت آيه بر متعه را نپذيرفته و بر اين باور است که استمتاع در ايـن آيـه بـه معناي لغوي است ، اما در حليت آن در زمان پيامبر شکي نيست و بعد نسخ شـده اسـت (ابـن - عاشور، بي تا، ج ۴: ٨٧).