چکیده:
مقالۀ حاضر به تحلیل داستان «وداع»، اثر جلال آلاحمد، با رویکرد شعرشناسی شناختی میپردازد. این تحلیل برمبنای نظریۀ جهانهای متن (ورث، 1999) صورت میپذیرد. جهانهای متن بازنمودهایی ذهنیاند که از جهان گفتمان پدید میآیند. چیدمان اصلی جهان متن بهوسیلۀ عناصرِ جهانساز ایجاد میشود و موضوع گفتمان، بهوسیلۀ گزارههای نقشی و پیشبرنده شکل میگیرد. وقتی مرزهای جهانِ متن بهوجود آمد، لایههای مفهومی دیگری قابل شناسایی است که جهانهای فرعی نام دارند و بر سه نوعاند: جهان فرعیِ اشارهای، جهان فرعیِ نگرشی و جهان فرعیِ معرفتشناختی. تحلیل داستان «وداع» براساسِ این نظریه نشان داد که هرچند بسط جهانهای فرعیِ اشارهای و نگرشی در داستان «وداع» بسیار محدود بود، ولی جهانهای فرعیِ معرفتشناختی که لایههای معنایی عمیقتری را نشان میدهند، در این داستان بهطورِ گستردهای قابل شناساییاند. این نتیجه نشاندهندۀ آن بود که داستان «وداع» متضمن لایههای عمیق معناست که بهوسیلۀ نشانههای مشخصِ متنی قابل دستیابیاند.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به این موضوع ، پرسشی که به پژوهش حاضر شکل داده ، این است که آیا نظریۀ جهان های متن ، به مثابۀ یکی از نظریه های مطرح در شعرشناسی شناختی ، می تواند ابزاری برای تحلیل تأثیر متن بر خواننده ارائه دهد؟ برای پاسخ دادن به این پرسش ، داستان کوتاه «وداع »از کتاب سه تار، نوشتۀ جلال آل احمد (١٣٨٩)را انتخاب کردیم .
در مفهومی که استاک ول این اصطلاح را به کار می گیرد، شعرشناسی شناختی یک نظریه و صرفا یک نظریه با مرزهایی قاطع و مشخص نیست ،بلکه رویکردی به مطالعۀ ادبیات است که می تواند اهداف متفاوتی مانند نقد ادبی ، سبک شناسی و بلاغت رابرمبنای ابزارهای شناختی که برای تحلیل به کار می گیرد دنبال کند.
نظریۀ مهم دیگری که با رویکرد شعرشناسی شناختی به مطالعۀ ادبیات می پردازد، نظریۀ جهان های متن ، ارائه شده از سوی ورث (١٩٩٩)است که موضوع مقالۀ حاضر به شمار می آید و در بخش بعد به توضیح آن می پردازیم .
ورث (١٩٩٩: ٢٤١)به نقش ادات شرط در این ارتباط می پردازد و گاوینز (٢٢:٢٠٠١)قیدهای باید، شاید، ممکن است و حتی فعلی مانند فرض کردن را نیز دارای توان ایجاد جهان های فرعی معرفت شناختی درنظر می گیرد.
حال باید دید آیا می توان در داستان وداع به جهان های فرعی نگرشی دست یافت ؟ دو مورد در متن یافت شد که راوی در آنها نگرش خود را که در حقیقت فقط یک چیز است و همان علاقه مندی به تنهایی است ، بیان می کند: - هرچه فکر کردم چیز دیگری نداشتم تا به او بگویم ."