چکیده:
اين مقاله با رويكرد نظريه مبنايي به مطالعه كيفي شرايط مداخله گر در تصيم گيري هاي زنان در رابطه با جراحي زيبايي پرداخته است. در ابتدا با استفاده از تكنيك مصاحبه نيمه ساخت يافته و روش گروه متمركز با 14 زن ساكن در مشهد كه جراحي زيبايي انجام داده اند، از طريق نمونه گيري هدفمند، مصاحبه هاي عميق صورت گرفت و پس از تحليل داده ها براساس مدل پارادايمي اشتروس و كربين، پيوند بين مقولات اصلي و فرعي تحقيق، يراي تاييد مدل ساخته شده با 15 نفرديگر مصاحبه عميق صورت گرفته است. يافته ها نشان مي دهد كه زنان در پي آگاهي يافتن از امكانات و روش هاي جديد در جراحي زيبايي، به دنبال اطلاعات بيشتر رفته و پس از بررسي در اين مورد و به توصيه ي پزشكان، تصميم به جراحي زيبايي گرفته اند. در بعضي موارد ايده ي اوليه ي جراحي زيبايي، پس از مراجعه ي آنان به پزشكان به منظوري غير از جراحي زيبايي، شكل گرفته. تمامي مشاركت كنندگان به تاثير پذيرفتن از دوستان و آشناياني كه اقدام به جراحي زيبايي نموده اند، اشاره داشته اند. در نتيجه، مدل نظريه ساخته شده، نقش عواملي همچون پيشرفت پزشكي، عامليت جراحان، الگوپذيري از تجربه ي زنان ديگر را به عنوان عوامل مداخله گري كه تصميم گيري زنان را در انتخاب راهبرد جراحي زيبايي تسهيل مي كنند، بسيار تاثير گذار نشان مي دهد.
خلاصه ماشینی:
"نتایج پژوهش حاضر علاوه بر تأیید تحقیقات پیشین (توسلی و مدیری،٦١:١٣٩١)، (ذکایی و فرزانه ،٤٣:١٣٨٧)، (بهزادیان ،١٣٨٤) و (حقگوی،١٣٨٦) در رابطه با گرایش زنان به جراحی زیبایی که به نتایج کم و بیش یکسانی مانند افزایش اعتماد به نفس ، جلب توجه ، تأثیر خانواده و دوستان ، فامیل ، همسر، پزشکان ، ماهواره و تلویزیون منتج شده اند، به نکته تمایز بخشی نیز اشاره دارد و آن نشان دادن ارتباط منطقی بین عوامل و تفکیک نوع اثرگذاری آن ها است ؛ به عبارت دیگر، هر یک از این عوامل بر جنبه ی خاصی از پدیده «تغییر پنداشت از خود» تأثیر میگذارند و ارزش و اهمیت آنان در حیطه ی تأثیر گذاریشان متفاوت است ؛ که این تفاوت از طریق سنجش میزان همبستگی آن ها با استفاده از پژوهش های کمی تبیین نمیشود، بلکه تنها در پژوهشی کیفی و به واسطه ی تفکیک عوامل از طریق مدل پارادایمی صورت میپذیرد؛ یعنی تفکیک و تعیین شرایطی که به ظهور پدیده مورد مطالعه «تغییر پنداشت از خود» منتهی میشود."