چکیده:
در این نوشتار روشی جدید برای جداسازی ماکروفسیل های آهکی یا به طور بخشی پیریتی شده از سنگ ها شرح داده شده است. این روش متکی به تفاوت سرعت انحلال کلسیت میکروکریستالین و ماکروگریستالین در محلول اسید سولفوریک 38 درصد است. مقدار کانی های رسی موجود در سنگ میزبان بر میزان تأثیرگذار اسیدسولفوریک نقش دارد. لذا این روش می تواند کاربرد زیادی در جداسازی ماکروفسیل ها از سنگ های مارنی، سنگ آهک های مارنی و سایر سنگ های آهکی داشته باشد.
مزایای این روش در مقایسه با سایر روش های شیمیایی عبارت است از: 1. برای انجام این روش زمان زیادی لازم نیست. 2. امکان زدودن رسوبات از سطح خارجی فسیل ها فراهم می شود.
3. در پی انحلال سنگ های آهکی فقط مقدار اندکی تخلخل ایجاد می شود.
این روش روی ماکروفسیل های کرتاسه در حوضه بوهمیا با موفقیت به کار برده شده است. سطح ماکروفسیل های به دست آمده در این روش بدون آسیب دیدگی است که حتی جزئیات ظریف سطح اسکلت و قشر نازک روی پوسته و فرسایش زیستی در آن نمایان است.
خلاصه ماشینی:
اسیدسولفوریک نمیتواند قشر ضخیمی از سنگهای کربناته فشرده موجود در اطراف فسیل را به سرعت حل کند، لذا برای کاهش زمان فرایند تأثیر اسید مواد مذکور باید جدا شوند.
معمولاً رسوبات روی سطح فسیلهایی که در مدت زمانی کمتر از دو ساعت در اسید قرار گرفته باشند تحت تأثیر قرار نمیگیرند یا این تأثیر بسیار اندک است.
بسیاری از سنگ آهکهای رسی محتوی فسیلهای کلسیتی شده میتوانند بدون اینکه سطح فسیل آسیب ببیند، بیش از پنج ساعت در اسید نگهداری شوند.
روش آنها موسوم به «استیله داغ»۲۷ که با افزودن اسیداستیک و تجزیه رسوبات همراه است برای جداسازی میکروفسیلهای آهکی از جمله به کمک بوبیک۲۸ و کاسماک۲۹ (۱۹۹۱)با موفقیت مورد استفاده قرار گرفت.
روش ذکر شده برای ماکروفسیلهای مختلف مربوط به رسوبات کربناته کرتاسه بالایی حوضه کرتاسه بوهمیا و ناحیه ساکسونی سفلی در آلمان با موفقیت مورد استفاده قرار گرفته است.
در حالیکه آمادهسازی به روش مکانیکی معمولاً وقتگیر است و احتمال صدمه دیدن ساختهای سطحی فسیل وجود دارد مدت زمانی که نمونهها باید در اسید قرار بگیرند بستگی به درجه کانیزایی صدف (اسکلت) و مواد رسوبی همراه آن دارد.
معمولاً رسوبات روی سطح فسیلهایی که در مدت زمانی کمتر از دو ساعت در اسید قرار گرفته باشند تحت تأثیر قرار نمیگیرند یا این تأثیر بسیار اندک است استفاده از دستگاه ماورای صوت (وتزل، ۱۹۵۰) میتواند نتایج مفیدی در پی داشته باشد، اما استفاده از آن برای صدف و اسکلتهای شکننده توصیه نمیشود، زیرا با تنظیم در حالت قدرت بالا دستگاه ماورای صوت ممکن است به آنها آسیب برساند شکل۲: ساختار اسکلتی در اسفنجها بعد از تأثیر اسید سولفوریک نمایان میشود.