چکیده:
يكي از چالش برانگيزترين مباحث مربوط به معجزه، بحث اثبات وقوع معجزات است. قاضي عبدالجبار با استفاده از روش هايي همچون تواتر و اجماع و همچنين پردازش نظريه اي به نام «حال» در صدد اثبات اين است كه ما مي توانيم نسبت به وقوع معجزات علم بديهي و اكتسابي يقيني پيدا كنيم و وقايع تاريخي اي مانند معجزات با روش هايي مانند «حال» قابل اثبات هستند. سويين برن نيز در پاسخ به اشكالات هيوم و فلو، چهار ابزار خـاطرات واضح خودمان، شهادت و گواهي ديگران درباره تجارب گذشته اشان،آثـار فيزيكي و فهم كنوني ما از اين كه چه چيزهايي طبيعتاً غيرممكن و يا غيرمحتمل هستند را براي پي بردن به وقوع معجزات مطرح مي كند و نشان مي دهد گزاره هاي تاريخي به مانند گزاره هاي علمي آزمون پذير هستند و اصولي براي اين امر ارائه مي كند كه بسيار شبيه مباحث اجماع عبدالجبار مي باشد. در مجموع شباهت آراي اين دو متفكر ما را به ميراث غني و همچنان ناشناخته كلام اسلامي رهنمون مي سازد
خلاصه ماشینی:
"در مورد ویژگی اول مخبران ، یعنی حصول علم به نحو ضروری در آن ها، عبدالجبار چنین استدلال می نماید که «اگر مخبرین مطلبی را که با علم اکتسابی بدان دست یافته اند بیان کنند، ما به خبر آن ها یقین پیدا نمی کنیم ، زیرا اگر قرار بود بدین صورت در ما یقین حاصل شود، باید وقتی گروه زیادی از انسان ها شهادت به درستی توحید، عدل و نبوت می دادند مخالفان آن را بپذیرند و دیگر نیازی به مناظره نباشد، همان گونه که در متواترات چنین است ...
آنچه نباید مورد غفلت قرار گیرد این است که چه علم ضروری و چه علم اکتسابی از طریق حال ، هر دو از راه های اثبات درستی اخبار متواتر هستند و «اگر علم پیدا کنیم معجزات پیامبر(ص ) در نزد عده ای بسیار روی داده باشد و ماجرای آن مشهور شده باشد، می فهمیم این علم اضطراری حاصل شده و اگر وقوع آن در نزد عده ای اندک باشد، طریق پی بردن به آن اکتسابی و بر اساس [حال است که از شواهد و قرائن نشانگر حال ] اجماع ، سکوت پیامبر(ص ) در زمان نقل این معجزه توسط دیگران و یا اظهار وقوع معجزه توسط یک فرد و سکوت و عدم رد دیگرانی که در آن ماجرا حضور داشته اند را می توان نام برد» (همان ، ص : ٤١٥)."