چکیده:
به نظر میرسد اتکایِ غزالی بر خداباوری، جهت خروج از شکاکیت، میتواند یکی از طرق محتمل در مواجهه با مسائلی باشد که بهطورسنتی با ماهیت معرفت گره خوردهاند. ما پس از بازنویسی موضع غزالی، درمجموع، دو گزینه را برای تفسیر موضع وی ارائه خواهیم داد. در همان ابتدای مقاله، گزینه اول رد میشود. برای دفاع از گزینهی دوم، بهطورمفصل به واکاوی وضع معرفتی خویش در قبال باورهای ناظر به جهان خارج خواهیم پرداخت. این واکاوی نشان خواهد داد که برای رهایی از چنبرهی شکاکیت، معرفتشناسان همیشه ناگزیر بودهاند میان سه جفتجریانِ متخاصم «ایدئالیسم، رئالیسم»، «درونگرایی، برونگرایی» و «وظیفهگرایی، اعتمادگرایی»، یکی از دو سوی جریان را بر دیگری ترجیح دهند. همچنین نمایان خواهد شد که چرا نوع خاصی از اعتمادگرایی (نظریهی کارکرد صحیح) در قبال شکاک، ازموضع امیدوارکنندهتری برخوردار است. نکتهی تعیینکنندهی بحث آنجایی است که درمییابیم تنها در زمینهای خداباورانه میتوان بهنحو درخوری بر نظریهی کارکرد صحیح تکیه کرد. در پایان نیز ضمن پاسخ به دو انتقاد جدی از سوی وحید و بونجور، نشان خواهیم داد که چرا معتقدیم این نظریه با موضع خداباورانه غزالی همسوست.
خلاصه ماشینی:
"سوای قـوت/ضـعف احتمـالی هرگونـه اسـتدلالی کـه دراین باره ازسوی درونگرا اقامه شود، وی در ابتدا باید به نحو درخوری پاسخ دهـد کـه چـرا ناگزیریم شهود متعارف خـود از جهـان خـارج را نادیـده بگیـریم ؛ همچنـین آیـا بـا چنـین رویکردی می توان امیدوار بود که گرهی از مسأله ی معرفت به جهان خارج گشوده شود؟ البته این تمام ماجرا نیست ، زیرا حتی اگـر درونگـرا مـدعی شـود آنچـه اصـیل تـرین مؤلفه ی قوامبخش باور به صدق P می نامد، چیزی نیست که برآمده از طبیعت ذهـن باشـد، بلکه از خارج به ذهن داده شده و بنابراین ذهن در تحقق آن هـیچ نقـشی (یـا لااقـل نقـش تعیین کننده ای) نداشته است ، بلافاصله با این معضل مواجه خواهد شد که چگونه باید، بنابر فرض خودش، دسترسی معرفتی مستقیم و بی واسطه به مؤلفه ای را تبیین کند که همیـشه یکسوی آن خارج از دسترس معرفتی اوست ؟ این درحالی است که برونگرا بـا نفـی الـزام چنین دسترسی مستقیم و بی واسطه ای، می تواند سازگارانه مدعی شود که آنچه حضور/عدم حضورش در معرفت بودن/نبودن باور فوق تعیین کننده است ، می تواند به گونـه ای باشـد کـه همیشه یکسوی آن خارج از دسترس معرفتی باقی بماند؛ این یعنـی آنکـه اگـر بـه تبیـین مؤلفه صدق پایبند باشیم (که بنابر شهود متعارف خودمـان از معرفـت ، نمـی تـوانیم چنـین نباشیم )، آنگاه حتی با پذیرش تقریر ضعیف بونجـور از درونگرایـی نیـز ناچـار بـه پـذیرش برونگرایی خواهیم بود."