چکیده:
نظام هستیشناسی در حکمت متعالیه، بر پایهی نظریهی «اصالت وجود و تشکیک مراتب آن» استوار است. حقیقت معرفت در این نظام، از سنخ وجود بوده و ازاینرو، دارای احکام مشترکی با آن است. مسانخت وجود و معرفتْ امکان اثبات «معرفت تشکیکپذیر» را فراهم میآورد. مسألهی پژوهش جاری توصیف تشکیکپذیری معرفت و در پیِ آن، بررسی امکان و مؤلفههای آن در حکمت متعالیه است. رهیافت حاصل، که با رویآورد تحلیلی- منطقیِ عبارات صدرالمتألهین به دست آمده، اثبات معرفتی تشکیکپذیر(بهسبب مسانخت وجود و معرفت) است که مراتب آن متناسب با مراتب وجودی مُدرِک و مُدرَک پدید میآید. ازاینرو، معرفت با تغییر مراتب وجودی آن دو، متّصف به شدّت و ضعف شده، در این میان، ابزار شناختِ مُدرِک نیز متناسب با مرتبهی وجودی معرفت و نحوهی حصول آن خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
"شدتیافتن معرفت ، که صدرالمتألهین از آن با شدتیافتن ظهور علمی یاد می نماید (٢٧، ج: ٦، ص: ١٥٤)، به معنای ظهور علمی بیشتر و دست یابی به مراتب وجودی بالاتر هر متعلق شناسایی است ، زیرا هر متعلق شناسایی از آن جهت که موجودی از موجودات عالم هستی است ، دارای مراتب مختلفی از ضعف یا شدت بوده ،٦ ازاین رو، هر مرتبه ای از آن می تواند متلعق شناسایی های متعددی قرار گیرد.
ازسوی دیگر، اگرچه ماهیات متکثر سبب تکثر عرضی وجود می گردد، هر ماهیت و معنای واحد نیز (در عین وحدت ) از حیث وجود خود، دارای مراتب متعددی از شدت و ضعف وجودی خواهد بود که در هر مرتبه ، به صورتی خاص ظاهر شده و احکام خود را دارا است (٢٧، ج: ٦، صص : ٢٦٢ و ٢٨٦).
در تقریر شبهه ی نسبیت پذیری معرفت می توان چنین گفت که با توجه به آنکه مدرک (متعلق معرفت -معلوم) از سنخ وجود بوده و وجود نیز دارای مراتب متعدد است ١٨ و ازسوی دیگر، دست یافتن و ادراک هر مرتبه ای از مدرک نیز متناظر با مرتبه ی وجودی مدرک است ، پس هر مدرک تنها مرتبه و وجهی از مدرک را که در نسبت وجودی، متناسب با خود است درک کرده و این ادراک با ادراک شناسندهای دیگر نسبت به همان مدرک در تفاوت بوده و ازاین رو، هر مدرک با توجه به دریافت خاص خود، به مدرک علم پیدا می نماید."