چکیده:
پژوهش حاضر به منظور مطالعه تاثیر الگوی راهبرد آموزشی تکلیف محور مریل بر میزان یادگیری و یادداری دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی در درس علوم تجربی در سال 1391-1390 انجام شده است. روش پژوهش آزمایشی و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر کلاس چهارم ابتدایی مدرسه دولتی واقع در منطقه کهریزک است. از این تعداد 60 دانش آموز به صورت تصادفی برای گروه آزمایش و کنترل انتخاب شدند. متغیر مستقل در این پژوهش، آموزش با استفاده از الگوی راهبرد آموزشی تکلیف محور مریل و متغیر وابسته نیز یادگیری و یادداری دانش آموزان بود. آزمون مورد استفاده در این پژوهش، آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته است که پس از تایید روایی و پایایی به کار رفت. قبل از آموزش آزمونی برای حصول اطلاعات اولیه و میزان یادگیری دانش آموزان انجام شد و بعد از گذشت سی روز آزمون دیگری به منظور سنجش میزان یادداری آنها انجام شد. در پایان نمرات حاصل از آزمون های یادگیری و یادداری برای هر دو گروه آزمایشی و گروه کنترل با استفاده از آزمون t برای گروه های آزمایش مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان دادند که گروه آزمایش در آزمون نهایی عملکرد بهتری در مقایسه با گروه کنترل داشت، همچنین استفاده از الگوی راهبرد آموزشی تکلیف محور مریل باعث پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس علوم تجربی می شود.
خلاصه ماشینی:
یافته ها نشان دادند که گروه آزمایش در آزمون نهایی عملکرد بهتری در مقایسه با گروه کنترل داشت ، همچنین استفاده از الگوی راهبرد آموزشی تکلیف محور مریل باعث پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس علوم تجربی میشود.
استادیار، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب ، گروه تکنولوژی آموزشی مقدمه علوم تجربی از جمله دروسی است که در دو مقطع ابتدایی و راهنمایی به شکل مستقل و در دوره دبیرستان در قالب دروس شیمی، فیزیک ، زمین شناسی و زیست شناسی تدریس میشود و یادگیری آن به میزان زیادی وابسته به فعالیت عملی دانش آموزان و فراگیر محور بودن آن است .
باقری پژوهشی در سال ١٣٨٦ انجام داده است که در آن الگوی طراحی آموزشی مریل را با شیوه سنتی مقایسه کرده است ، همچنین در پژوهش های سراجی (١٣٨٢)، سوری (١٣٨٧)، گلزار (١٣٨٣) و پورمحمود (١٣٧٦) دروس مختلف در سطوح متفاوت تأثیر این الگوها را بررسی شده است .
با توجه به میانگین ها می توان نتیجه گرفت که استفاده از الگوی طراحی آموزشی مریل میزان یادگیری دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی را در درس علوم تجربی افزایش میدهد.
لذا میتوان نتیجه گرفت که بین میانگین یادداری به روش مریل و یادداری به روش سنتی تفاوت معناداری وجود دارد، یعنی استفاده از الگوی طراحی آموزشی مریل میزان یادداری دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی را در درس علوم تجربی افزایش میدهد.
بحث و نتیجه گیری موضوع این پژوهش ، تأثیر راهبرد آموزشی تکلیف محور مریل بر یادگیری و یادداری درس علوم پایه چهارم ابتدایی است .