چکیده:
هدف از پژوهش حاضر، شناخت عوامل و عناصری است که می توانند در حاشیه ی صوتی یک فیلم مستند، کارکردی به جز کارکرد واقع گرا داشته باشند. منظور از چنین نقشی که از آن به کارکرد زیبایی شناسانه ی صدا تعبیر می شود آن است که مفاهیم متفاوتی، به غیر از واقعیات موجود در صدا، به تماشاگر منتقل شود. چنین استفاده ای از صدا می تواند به القای معانی عمیق تری دست زند که در
ذهن فیلمساز شکل گرفته است.
در حقیقت آنچه به عنوان سوال اصلی این پژوهش، مد نظر بوده است، دست یافتن به عناصری است که می توان چنین کارکردی را از آنها انتظار داشت. در این راه با استفاده از اطلاعات موجود در اسناد، کتب، مجلات و منابع اینترنتی و نیز مشاهده و تحلیل و بررسی نمونه های عملی چنین کاربردی در آثار مستند، درقالب روش اسنادی، به گردآوری مطالب مربوط به موضوع، پرداخته شد.
تحلیل مطالب مذکور و کنار هم نهادن آنها، موجب به دست آمدن نتایج جالبی، جدای از اطلاعات موجود در هر یک شد . بدین ترتیب از پژوهش حاضر این نتیجه حاصل آمد که اولا؛ ارزش های زیباشناختی صدا و تصویر دارای عناصری است که هم در رابطه ی با یکدیگر و هم به طور مستقل کارکرد می یابند. ثانیا؛ فارغ از این که عناصر زیبایی شناسی تصویر کدامند، نتیجه ی دیگری هم در
رابطه با شناخت عوامل موثر در زیبایی شناسی صدا به دست آمد ؛ این که ارزش های مذکور چگونه قابل تعریف و تعیین می گردند. این نتایج چنین می نمایند که با تغییر در عناصری همچون سطح صدا، پرسپکتیو صدا، بافت صدا، زنگ صدا، تن صدا، طنین صدا،
سرعت صدا، جنس صدا، تکرار مداوم صدا و نیز وارونه کردن پخش صدا، می توان به طور مستقیم به کارکردهای زیبایی شناسانه دست یافت.
اما عناصر دیگری هم وجود دارند که به طور غیرمستقیم و از طریق رابطه ی مخاطب و صدا چنین کارکردهایی را موجب می گردند . این عوامل نیز عبارتند از وضعیت فرهنگی مخاطب، شیوه ی تکنولوژیک ارائه ی صدا، رابطه ی ترکیبی صدا و تصویر، ابهام تصویری و برجستگی صوتی، توجه به حضور صدا در ساختار اصلی اثر، وضعیت زمانی و مکانی ارتباط مخاطب و اثر، شناخت صدا و درک آن
توسط مخاطب و سرانجام وجود پس زمینه های ذهنی مخاطب نسبت به صدا.
هر یک از عوامل مذکور در صورتی که مورد استفاده ی خلاقانه قرار گیرند، می توانند عمق زیادی به درونمایه ی اثر بخشیده و در غیر این صورت موجب بروز ساده انگاری و دور شدن یک فیلم مستند از مفهوم پردازی می گردند.
خلاصه ماشینی:
"فرضیه های تحقیق ١) ارزشهای زیبایی شناسانه ی صدا در آثار مستند به عوامل متعددی بستگی دارد که برخی از آنهـا عبارتنـد از: بافـت صدا٧، زنگ صدا٨، اصوات واقعی یا افزوده شده، پرسپکتیو صدا٩، خصوصیات فرهنگی مخاطب ، رابطـه ی ترکیبـی صـدا و تصویر، ابهام تصویری و برجستگی صوتی، حضور فانکسیونل صدا در ساختار اصلی اثر.
٣٦ در حقیقت استفاده از سطوح پایین تر در صدای آثار مستند مستلزم زمینه سازی بسیار حساب شده ای است که توجـه مخاطب را به صدا جلب کند زیرا همانطور که اشاره شد تماشاگر برای درک مفاهیم و اطلاعات موجود، ابتـدا بـه سـراغ تصویر می رود و پایین بودن شدت صدا بدون ایـجاد ترکیـب صحیـح لازم، خود به خود آن را در موقعیـت ضعیف تری قرار می دهد.
در مـورد صداهای انسانی، تفکیک جنس به صداهای مردانه ، زنانه و کودکانه معمول است (شـاید در ایـن مـورد اسـتفاده از لفـظ جنسیت بهتر باشد) که هر یک از این صداها خود می تواند در ترکیب با دیگر عوامل مثل بافـت و غیـره قـرار بگیـرد و صدایی با ویژگی های تازه حاصل آورد؛ مانند صدایی مردانه و لطیف یا صدای زنانـه ی ترسـناک یـا صـدای کودکانـه ی خشن ، که از ترکیب جنس با بافت به وجود می آید و موجب تفاوتهای غیرقابل وصفی می گردد.
در اینجا یک نکته نباید اشتباه شود و آن، این است که گاهی مفهوم از دل صدا بیرون می آید ؛ مثلا سطح صدا یا بافـت و یا تن صدا (همان خصوصیات اصلی صدا که ذکر شد) معنای مورد نظر را به تماشاگر عام تر منتقل می کنـد؛ در ایـن صورت دیـگر حرف های قبلی در ارتبـاط بـا تماشـاگر معنـی نـدارد زیـرا نسـبیت در مشخصـات اصـلی صـدا راه پیـدا نمی کند وهمین امر باعث تأثیرگذاری آن می گردد."