خلاصه ماشینی:
"به همین علت شماره های اولیه قانون مملو از حملات وی به میرزا علی اصغرخان امین السلطان صدراعظم ناصرالدین شاه است که همان گونه که گفتیم از رقبای ملکم به شمار می رفت و باعث عزل وی از سمت سفارت ایران در دربار انگلستان شده بود.
)19 ملکم در شماره26 قانون که احتمالا حدود سال های 12ـ1311 منتشر شده است برای اولین بار با طرح فلسفه سیاسی تشیع به تدریج مشروعیت نظام سلطنت را مورد سؤال قرارمی دهد: (موافق مذهب شیعه سلطنت حالیه ایران خلاف اصول اسلام و شاه, غاصب است.
)21 طرح نظریه دولت حقه نکته حائزاهمیت آن است که ملکم, که در بیش تر شماره های قانون تنها خواسته اش این بود که (علما و فضلا, در یک شورای ملی جمع بشوند و امور ملت را موافق اصول شریعت اسلام نظم بدهند)22 و حتی در شماره های اولیه از مردمان (معقول) یعنی روشن فکران برای این کار کمک می خواست, اینک تحت تاثیر نفوذ معنوی میرزای شیرازی در شماره 29 (قانون) یکی از سرنوشت سازترین نظریات سیاسی تاریخ ایران را که بعدها تحقق یافت مطرح می کند و در مقدمه به این نکته اشاره دارد که: (این شاه نه امام است نه خلیفه.
)23 برای حصول به این (مقصود مقدس) و (استقرار دولت حقه) ملکم به میرزای شیرازی نظر دارد که صالح ترین فرد جهت رهبری قیام علیه ظلم معرفی می شود و می گوید: (رئیس جماعت ما آن حضرت است که انوار هدایتش قلب ملت را مملو از امید ساخته و اسم مبارکش (آقامیرزا حسن شیرازی) است … عنقریب خواهید دید که آن وجود مقدس که در باطن قبله و پناه اتفاق ما بوده عالم را به آفتاب ریاست خود منور خواهد ساخت … الآن کل این جوامع با هم مربوط و مثل وجود واحد تابع حضرت حجةالاسلام آقامیرزا حسن هستند."