چکیده:
اعتبار یا عدم اعتبار خبر واحد در بحث دماء، موضوع مقاله حاضر را تشکیل میدهد. اهمیت بحث از آنجا نشئت میگیرد که از یکسو، داب شارع مقدس اسلام مبنی بر لزوم احتیاط تام در مسئله دماء جزء مسلّمات فقهی است و از دیگرسوی، در فتاوای فقیهان برخی از مصادیق مهدورالدم که مصداق اتم بحث دماء را تشکیل میدهد، با اخبار آحاد ثابت میشوند. ازاینرو این سوال مطرح میشود که محدوده اعتبار خبر واحد تا چه میزان است و آیا ادله مثبت اعتبار اخبار آحاد تا این اندازه از شمولیت و گستردگی برخوردار هستند که بحث خطیر دماء را نیز دربرگیرند؟ پاسخ به این پرسش نگارندگان را به تامل و استقصای فراگیر در ادله کشانده است. نوشتار حاضر در جهت نیل به این مهم به روشی توصیفی-تحلیلی و با نگاهی مسئلهمحورانه، قول به عدم اکتفا به اخبار آحاد در مسئله دماء را برگزیده است. استناد به سیره و طریقه عقلا، لزوم احتیاط موکد در مسئله دم و توجه دادن به سازوکارهای فقه مقاصدی، بخشی از مستندات مختار نگارنده را تشکیل میدهند.
The importance of the authenticity of single-narrator ḥadīth، or it's nonauthenticity، regarding "human life" is due to two points: first، the behavior of the divine about the necessity of the observation of precaution regarding "human life"، which is one of the given principles of Sharī'ah، and second: the fact that the jurists' opinions in some cases of the unprotected (outlaw) - which are the most explicit case in "human life" issue – are totally based upon the single-narrator tradition. Therefore، it is very vital to discuss authenticity scopes of the single-narrator tradition and see if it is backed by any comprehensive argument so that could embrace "human life" momentous issue. Answering this question compelled the authors to make a deep reflection and immense investigation through the pertinent arguments. This paper، through an analytical-descriptive method and along with a problem-oriented approach comes to this result that single-narrator traditions are not reliable where "human life" concerns. Invoking to the sanes' conduct، necessity of taking heed regarding "human life"، and observing the mechanism of the maqāṣid-based (objectives-based) fiqh، are parts of the chosen evidences of the authors.
خلاصه ماشینی:
"با عنایت به این مبنا و با توجه به اینکه اگر منبع حکمی سیره عقلا باشد، برای تعیین حدود و ثغور آن حکم نیز باید به همان سیره عقلا مراجعه کرد، این نکته مطرح میشود که اگر اصل حجیت خبر واحد وابسته به سیره عقلاست، پس حدود و ثغور آن نیز باید وابسته به سیره عقلا باشد؛ یعنی ما میبینیم سیره عقلا چنین است که هرگاه محتوای خبر اهمیت بالایی داشته باشد، به خبر واحد ثقه اکتفا نمیکند؛ مثلا اگر یک فرد معتمد برای کسی خبر آورد که مرجع شما گفته مبلغ پنج میلیون تومان به فلانی بدهید، عرف به این خبر عمل میکند، اما اگر همین راوی بگوید مرجع شما گفته فلانی مهدورالدم است و باید کشته گردد، عرف در اینجا به خبر واحد ثقه اکتفا نمیکند؛ چراکه خطیربودن موضوع قتل اقتضا میکند احتیاط شود و تا حصول یقین به متن خبر، محتوای آن عملی نمیشود.
گفتنی است این احتیاط عرف در این موارد توجیه عقلانی دارد؛ چراکه احتمالاتی مانند اشتباه در برداشت، خطای شنیداری، احتمال تأثیر حب و بعض، و احتمال تبانی با دشمنان فرد مورد نظر باعث میشود تا مضمون خبر در حد ظن و گمان متوقف شود و به مرحله یقین نرسد و از سوی دیگر، خطا در احکام قابل جبران است، اما خطا در امور مهمه و یا به یک معنا، در مسائل کیفری قابل جبران نیست؛ یعنی اگر کسی به استناد خبری به اعدام محکوم شد و یا مدتی از عمر او در زندان گذشت، دیگر به هیچ عنوان قابل جبران نیست."