چکیده:
ﺑﯽ ﺷﮏ ﺣﺎﺷﯿﻪ ﻧﺸﯿﻨﯽ ﺑﺎ ﺑﺰﻫﮑﺎری و ارﺗﮑﺎب ﺟﺮم راﺑﻄﻪ ﻧﺰدﯾﮏ و ﻧﺎﮔﺴﺴﺘﻨﯽ دارد. در واﻗﻊ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ ﺣﺎﺷﯿﻪ ﺷﻬﺮ ﻫﺎ اﻏﻠﺐ ﻣﮑﺎن ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ ﺑﺮای اﻧﻮاع ﺑﺰﻫﮑﺎری ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ.در راﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﺑﺰﻫﮑﺎری در ﺣﺎﺷﯿﻪ ﺷﻬﺮ ﻫﺎ ﻋﻠﻞ ﻣﺘﻔﺎوﺗﯽ را ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﺮ ﺷﻤﺮد، ﻟﯿﮑﻦ ﻣﺎ در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻪ ﺗﺒﯿﯿﻦ ﺑﺰﻫﮑﺎری از ﻣﻨﻈﺮ ﺧﺮده ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻫﺎی ﺟﺮم زا ﭘﺮداﺧﺘﻪ اﯾﻢ. ﻟﻮﺋﯿﺲ ﺣﺎﺷﯿﻪ ﻧﺸﯿﻨﯽ را ﺑﺎ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻓﻘﺮ ﺮاه داﻧﺴﺘﻪ و وﯾﮋﮔﯽ ﻫﺎی ﺧﺎص رواﻧﯽ، ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻓﻘﺮ را ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ را ﺑﺎ ﺑﺰﻫﮑﺎری ﺟﻮاﻧﺎن ﺮﺗﺒﻂ ﻣﯽ داﻧﺪ. ﮐﻮﻫﻦ ﻧﯿﺰ ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ رﻓﺘﺎر ﺑﺰﻫﮑﺎراﻧﻪ ﺑﻪ وﺳﯿﻠﻪ دار ودﺳﺘﻪ ﺑﺰﻫﮑﺎر ﻣﻌﻤﻮﻻ در اﺟﺘﻤﺎﻋﺎت ﺧﺮده ﻓﺮ ﻫﻨﮕﯽ ﻃﺒﻘﺎت ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻧﻈﯿﺮ ﺣﺎﺷﯿﻪ ﻧﺸﯿﻨﺎن ﺷﮑﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﺑﻪ اﺟﺮا در ﻣﯽ اﯾﺪ.وﺟﻮد ﺧﺮده ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺧﺸﻮﻧﺖ در ﻣﺤﻼت ﺣﺎﺷﯿﻪ ﻧﺸﯿ ﻃﺒﻘﺎت ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻋﺎﻣﻞ دﯾﮕﺮی اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﺿﺮب و ﺟﺮح و ﻗﺘﻞ در اﯾﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﯽ ﺷﻮد.
خلاصه ماشینی:
"مطالعات در این زمینه نشان می دهد 5/14درصد از جمعیت شهری ایران در محلات شهر که با مسایل حاشیه شهر که با مسایل چون: تعارض فرهنگی، بی ثباتی اجتماعی،بیکاری، بزهکاری، تراکم جمعیت، دسترسی نامناسب به خدمات و سلامت زیست شهری، مشاغل کاذب، بی هویتی، احساس حقارت، آمادگی برای آشوب، خشونت، جرم و جنایت عجین شده است، زندگی می کنند (حاتمی نژاد،1393، 222).
2- نظریه ساختارگرایی 2 :نظریه پردازان مکتب وابستگی وساختارگرایان مانند گوندر فرانک 3 ، عقب ماندگی کشورها ی در حال توسعه را معلول تسلط اقتصادی کشورهای توسعه یافته کنونی می دانستند و بر آن بودند که الگو ی توسعه ای وابسته و برو نزا و جریان صنعت ی شدن وابسته،شهرنشینی شتابان و ناهمگون را به دنبال دارد که به موازات آن، رشد نامتعادل و نابرابری درآمدها افزایش می یابد و عدم تعادل های ساختاری جامعه شدت می یابد که برایند عملکردتوسعه ای وابسته، پیدایش شکاف طبقات ی میان شهر وروستا و در نتیجه ظهور گروه های حاشیه نشین شهری می باشد .
تعارض اجتماعی و طبقاتی حاشیه نشینان و بالأخص فرزندان این طبقة پایین شهری با طبقات متوسط و بالای شهر در شدیدترین حالت خود موجب شکل گیری خرده فرهنگهای جوانان منحرف و بزهکار می شود.
در واقع نظریه خرده فرهنگی کوهن که با رویکرد جامعه شناسی انحرافات به پدیده بزهکاری نگریسته است این پیش فرض را مطرح نموده که رفتار بزهکارانه به وسیله دار و دسته بزهکار 3 معمولا در اجتماعات خرده فر هنگی طبقات پایین جامعه نظیر حاشیه نشینان شکل گرفته و به اجرا در می اید (احمدی و همکار،1384، 105)."