چکیده:
مطالعات قومی به ویژه منازعات قومی در حوزه روابط بین الملل مبحثی بسیار جدید است . حاکم بودن پارادایم واقع گرایی بر روابط بین الملل ، توجه به این متغیر بسیار تاثیرگذار را در سطح سیاست داخلی و بین المللی تحت الشعاع قرار داده است . در واقع به طور خاص از دهه ١٩٩٠ بود که گروه های قومی به عنوان یکی از بازیگران سطح خرد در کنار انبوهی از بازیگران در حاشیه مانده (در مطالعات روابط بین الملل ) توجه تحلیل گران و صاحب نظران روابط بین الملل را به خود مشغول داشت . در حال حاضر، با تغییر دیدگاه دگرامنیتی امریکا از شوروی به اسلام سیاسی و در راس آن جمهوری اسلامی ایران پس از حوادث ١١ سپتامبر، استفاده تاکتیکی از قومیت ها بسیار اهمیت یافته است . بر این اساس امریکا تلاش دارد تا در چارچوب جنگی نرم با بهره برداری از مسئله قومیت های ایرانی به مقابله با ایران بپردازد. بر این اساس ، مقاله حاضر بر این فرض مبتنی است که برخورد سخت افزارانه ، امنیتی و سیاسی با گروه های قومی سبب افزایش احساس محرومیت سیاسی و اقتصادی در آنها می شود. این مسئله احساس رضایت ، حساسیت ، اعتماد و مشارکت سیاسی قومیت ها، توان سیاست سازی دولت در زمینه حفظ یکپارچگی، انسجام و هویت ملی را کاهش داده ، زمینه بهره برداری فرصت طلبانه کشورهای بیگانه را فراهم میآورد.
خلاصه ماشینی:
"نظریه های مسلط آن دوره مانند واقع گرایی و نوواقع گرایی، استقلالی برای مناطق قائل نبوده ، ترتیبات امنیت منطقه ای و روابط قدرت های کوچک و بزرگ مناطق پیرامونی را تابعی از متغیر ساختار نظام بین المللی و مناسبات ابرقدرت ها میدانستند؛ به گونه ای که حتی آغاز دوران استعمارزدایی و استقلال کشورهای افریقایی و آسیایی یا مستعمرات سابق ـ که عنوان جهان سوم و جنوب به خود گرفتند و در میان آنها متغیر قومیت به عنوان یکی از مهم ترین منابع بیثباتی داخلی و عامل ایجاد یا تشدید منازعات میان کشورها اثر مینهاد ـ نیز موجبات جلب حساسیت به این عامل را در عرصه مطالعات منطقه ای و سیاست خارجی فراهم نکرد.
در مجموع میتوان عوامل شکل گیری منازعات قومی را به صورت ذیل دسته بندی کرد: چگونگی ساختار توزیع منابع قدرت اعم از اقتصادی ـ سیاسی و فرهنگی در جامعه ؛ وضعیت گروه های قومی با توجه به سه محور ایدئولوژی، سازوکارها و شیوه های پیگیری مطالبات و پایگاه اجتماعی؛ تجربه تاریخی تعاملات و روابط اقوام از نظر سلطه گری و سلطه پذیری یا فدرالی یا خودمختاری؛ واکنش و حساسیت قدرت های منطقه ای و جهانی به موضوع اقوام در یک کشور خاص ؛ شرایط ژئوپلیتیک یا جغرافیای ترکیب قومی در هر جامعه ، نسبت جمعیت ، سرزمین و همسانی قومی با کشورهای همسایه و نوع شکاف های موجود در جامعه ؛ روند ملت سازی و دولت سازی در کشور از نظر طی دوران بحران یا قرار گرفتن در مرحله ای خاص ؛ نوع نگرش دولت مرکزی به مسئله قومیت ها و امنیتی دیدن یا ندیدن آن ؛ و نوع نگرش و میزان گرایش اقوام به هویت ملی، منافع ملی و دولت ملی ."