چکیده:
این نوشتار به بررسی جنگ تبلیغاتی امریکا پس از حملات ١١ سپتامبر میپردازد. کاخ سفید پس از این حملات ، فرصتی یافت تا به بهانه جنگ علیه تروریسم و مبارزه با سلاح های کشتارجمعی و بنیادگرایی اسلامی بـه تقویـت هژمونی خود در منطقه استراتژیک خاورمیانه بپردازد. امریکا برای گسترش هژمونی سلطه خـود از تکنیـک هـای تبلیغات رسانه ای بیشترین سود را میبرد. تبلیغات روانی یکی از ابزارهای نرم قدرت جهانی است که در سیاسـت کلان آن درکنار سایر ابزارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی به منظور تحقق اهداف سیاست خارجی به کار میرود. استراتژی نرم امریکا در محمل رسانه ای انجام میگرفت و کارکردش هموار کننده نظام هژمونیک اهداف سیاسی - نظامی بود. نوشتار حاضر بر مبنای نظریه هژمونی آنتونیوگرامشی به تحلیل جنگ تبلیغاتی امریکا در روند اشـغال افغانستان و عراق به بهانه پاکسازی سلاح های کشتار جمعی و تنش آفرینی با جمهـوری اسـلامی ایـران ، در برهـه زمانی پس از حادثه سپتامبر ٢٠٠١ میپردازد. سوال تحقیقی در این فضای جنگ نرم رسانه ای و نظامی این است که آیا همان گونه که امریکا با جنگ رسانه ای و سپس عملیات نظامی، کشورهای افغانستان و عراق را تصرف کـرد، آیا در مورد ایران هم همین استراتژی را میتواند پیش ببرد؟ کاخ سفید با وجودی که بر این امر واقف اسـت کـه جمهوری اسلامی منافع آن را در خاورمیانه به خطر انداخته است ، بیش از آنکه از جنگ های نظامی بهره گیـرد از جنگ های نرم و تبلیغاتی استفاده میکند چراکه جنگ نظامی در موقعیت فعلی هزینه ای سـنگین دارد و شـرایط آن نیز فراهم نیست . در مقابل ایالات متحده ابزار تکنیکی کافی برای یک جنگ نرم سـازمان یافتـه را در اختیـار دارد.
خلاصه ماشینی:
"سؤال تحقیقی در این فضای جنگ نرم رسانه ای و نظامی این است که آیا همان گونه که امریکا با جنگ رسانه ای و سپس عملیات نظامی، کشورهای افغانستان و عراق را تصرف کـرد، آیا در مورد ایران هم همین استراتژی را میتواند پیش ببرد؟ کاخ سفید با وجودی که بر این امر واقف اسـت کـه دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران ٢دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات فرهنگی و رسانه دانشگاه تهران جمهوری اسلامی منافع آن را در خاورمیانه به خطر انداخته است ، بیش از آنکه از جنگ های نظامی بهره گیـرد از جنگ های نرم و تبلیغاتی استفاده میکند چراکه جنگ نظامی در موقعیت فعلی هزینه ای سـنگین دارد و شـرایط آن نیز فراهم نیست .
با این مقدمات ، سوال نوشتار در این فضای جنگ نرم رسانه ای و سخت این است : آیا همان گونه که ابر قدرت نظام جهانی به عنوان نئوامپراتور هزارة سوم با جنگ رسانه ای و عملیات نظامی به کشورهای افغانستان و عراق تاخت و تصرف کرد، آیا میتواند در مورد ایران نیز همین استراتژی را پیش ببرد؟ جنگ تبلیغاتی؛ جنگ نرم نئوامپراتور در جهان پسامدرن که رسانه های ملی و جهانی ما را بـا انبـوهی از تصـاویر (همـان گونـه کـه بخـش هـای خبـری تلویزیون ، رویدادهای متنوعی را از نقاط مختلف جهان ، به سرعت به نمایش میگذارند) بمباران میکنند، هویت ما ممکن است از طریق تجربه هایی که در زندگی روزمره ، کسب میکنیم نیز از طریق رویارویی با حوادث دوردسـت که از طریق رسانه های گروهی به ضمیر خودآگاه ما وارد میشوند، شکل گیـرد (مـویر، ١٣٧٩)."