چکیده:
اسلام در سرزمینی ظهور کرد که مردم آن از عقب مانده ترین جوامع بشری بودند، ولی همانان پس از تلقی اسلام به گونه ای درخشیدند که دو تمدن بزرگ آن زمان را پشت سر گذاشتند. این نوشتار به دنبال شناسایی عوامل این جریان، چهار عرصه اصلی این اتفاق را به تحلیل کشید، که حاصل آن چنین است: پیامبر اکرم از طریق آموزه های قرآنی با مهندسی زیرساخت های این چهار عرصه، بذر پیشرفت را در جان های مسلمانان کاشت. بینش عقلانی آنها را از اسارت خرافات و کج فهمی ها رهانید، در عرصه فرهنگ با اصلاح حاکمیت و نظام آموزش و پرورش، هویت دینی آنان را استحکام بخشید و در عرصه سیاست، اصول نفی سلطه بیگانگان، نفی خودکامگی و فساد حاکمان، و اصل مشارکت مردمی را نهادینه ساخت. زیرساخت های اقتصادی را با توزیع برابر امکانات، اصلاح فرهنگ کار و تلاش همگانی و بهینه سازی مصرف با آمیزه ای از عوامل معنوی به اوج اعتلا رساند و با این کارهای اعجاب انگیز ،کاروان پیشرفت مسلمانان را به راه انداخت که تا پنج قرن به پیشروی خود ادامه داد.
خلاصه ماشینی:
با این حسـاب میتوان واژه پیشرفت را از منظر قرآن چنین تعریف کرد: «پیشرفت » فرآیندی است رو به جلو و همه جانبه که با بهینه سازی در استفاده متوازن از منابع مادی و انسانی، زمینۀ شکوفایی استعدادهای گوناگون همه انسان ها را جهت رسیدن به کمال مطلوب خویش (قرب الهی) فـراهم مـیسـازد (ر.
نکته مهم آن است که عوامل پیشرفت از منظر قرآن ، دارای ساحتی چند لایه اسـت کـه در حوزه های عقلانیت ، فرهنگ و اجتماع ، سیاست و حقوق ، مادیات و اقتصاد و حتی اخلاق و رفتار تبلور می یابد.
زندگینامه پیامبران بزرگ گویای این واقعیت است که تا سرمایه های انسانی بـه عنـوان داراییهای نرم و غیر ملموس از اسـارت هـای فکـری و موهومـات و خرافـات آزاد نگردنـد، انرژیهای فکری جامعه ، امکان شکوفایی نمییابد (امام علـی ع فرمـوده اسـت : «بالعقـل تنال الخیرات ؛ پیشرفت ها در پرتوی عقل اسـت »، (آمـدی، غـررالحکم ، ١٣٦٦: ح ٤٠٩).
ج ) مهندسی زیرساخت های سیاسی از آیات قرآن و سیرة نبوی چنین استفاده می شود که مهندسـی زیرسـاخت هـای سیاسـی جامعه ، دوشادوش مهندسی عقلانی و فرهنگی از بنیـادیتـرین عوامـل پیشـرفت اسـت ؛ بـه گونه ای که اگر هر یک از عناصر آن نادیده گرفته شود، پیشرفت با ناکامی مواجه خواهد شد.
از این رو، اسلام زیرساخت های اقتصادی جدید را برای پیشرفت و ترقی پایریزی کـرد و اصول آن را متفاوت با مکاتب اقتصادی دیگر ارائه نمود که مهم ترین آنها به قرار زیراست : ١ـ توزیع برابر امکانات و همبستگی اجتماعی در نگرش دینی، نابرابریهای اقتصادی، نشانۀ ظلم و بیعـدالتی در جامعـه اسـت .