چکیده:
تجربهی دینی یکی از مباحث مهم فلسفهی دین در دورهی معاصر و دارای ابعاد مختلفی است. توجیه باور دینی بر اساس تجربهی دینی یکی از این ابعاد است. ویلیام آلستون از نظریه پردازان برجسته در عرصهی تجربه گرایی دینی است و می کوشد تا باور دینی را بر مبنای تجربهی دینی موجه کند. در این مقاله، نگارنده کوشیده است تا تجربه گرایی دینی آلستون و مبانی معرفت شناختی آن را توصیف کند و به بررسی آن بپردازد. در این عرصه، ابتدا مقدمه ای کوتاه دربارهی زمینه های ظهور تجربه گرایی دینی و معنا و مفهوم تجربهی دینی بیان شده، سپس سه نظریهی مهم و از جمله نظریهی آلستون دربارهی ماهیت تجربهی دینی ارائه شده است. در بخش بعدی مقاله، معرفت شناسی تجربهی دینی و دیدگاه آلستون در این خصوص تبیین و پس از آن نقد و بررسی شده است. مهم ترین انتقاد بر نظریهی آلستون، کثرت و تنوع تجارب دینی برخاسته از ادیان مختلف است که در پایان مقاله از آن بحث شده است.
خلاصه ماشینی:
"مدل ادراکی مزبور «ادراک عرفـی خدا» و نام نظریه اش نظریة آشکارگی یا ظهور (Theory Of Appearing)است (فقیه ، نقش تجربه دینی در توجیه باورهای دینی از دیدگاه آلستون ١٣٨٢: ٢١-٢٢)،کـه براسـاس آن ، ادراک x برای s صرفا به این معناست که x به نحوی معین بر s آشکاریـا متجلـی گردد، بدون آنکه مدرک به مفهوم پردازی و صدور حکم مبادرت ورزد.
بنابراین ،از نظر پلانتینگا، چنین نیست کـه وضـع C سبب نائل شدن من به تجربة مستقیم خداست ،بلکه اعتقاد به خداصرفا در وضـع C در من برانگیخته می شود(مبینی و عباسی ، معرفت شناسی اصلاح شده و عقلانیت بـاور دینی ١٣٨٢: ٥٨-٥٩) معرفت و توجیه توجیه معرفتی (Epistemic Justification) در نظریة آلستون جایگاه ویـژه ای دارد و دارای قلمرو گسترده ای است .
بنـابراین ، تصورمی کند که در اثر حال و تجربه ای که به او دست داده است ،به نحو مستقیم در این باور که خدا نزد او حضور دارد توجیه شده است (آلـستون ،«تجربـة دینـی و بـاور دینی » ١٣٧٩، ١٤٨-١٤٦).
امااین نکته در پاسخ آلستون مورد غفلت واقع شده اسـت کـه در تمثیل ارتقایی طرف دوم مقایسه (یعنی صفات خداوند)برای مـا ناآشناسـت و ازآن آگاهی حسی نداریم ؛چرا که هیچ کیفیت پدیداری از نحوة عمل خداوند در شـرایط خاص نداریم (صادقی ، دیـن و تجربـه ١٣٧٩: ٢٤٠-٢٤١؛ پترسـون ، عقـل و اعتقـاد دینـی ."