چکیده:
متون دوره ی آشور نو طی نیمه نخست هزاره اول و فاصله ی سال های 866 تا 639 ق.م.، در منطقه غرب ایران به پادشاهی الیپی اشاره داشته اند؛ اما ابعاد وجودی این پادشاهی تاکنون ناشناخته باقی مانده است. به ویژه در رابطه با مباحث جغرافیای تاریخی الیپی به غیر از موقعیت نسبی آن در ارتباط با دیگر ایالت های غرب ایران، دیگر جنبه های جغرافیای تاریخی این پادشاهی (قلمرو، ایالت ها، مراکز حاکمیتی و ...) مبهم مانده است. در پژوهش حاضر با رهیافت تاریخی و با استفاده ی جامع از اطلاعات منابع تاریخی و داده های باستان شناسی و در پرتو سیمای جغرافیایی منطقه و نیز مطابقت داده های مختلف، تلاش شده بازسازی قابل اعتمادی از جغرافیای تاریخی پادشاهی الیپی ارائه گردد؛ هرچند محدودیت منابع اجازه ی پرداختن به جزییات را فراهم نمی سازد. براساس این مطالعه، اقوام ساکن لرستان شرقی در سال های آغازین هزاره اول ق.م. توانسته اند پادشاهی الیپی را تاسیس کنند و نقش مهمی در رخدادهای سیاسی هزاره اول منطقه، به ویژه در میدان رقابت دو قدرت آشور و ایلام، بر عهده بگیرند. با توجه به تحلیل های صورت گرفته، قلمرو پادشاهی الیپی در بیشتر طول حیات خود شامل محدوده ی اصلی پیشکوه لرستان بوده که به چند ایالت با مراکز حاکمیتی تحت عناوین «شهرهای شاهی» و «شهرهای استحکامات دار» تقسیم می شده است. بر این اساس پادشاهی الیپی از شمال شرقی و شرق با ماد، از شمال با بیت همبان و از جنوب با ایلام مرز مشترک داشته است. با توجه به اقلیم خاص منطقه، شیوه ی معیشت اصلی ساکنان منطقه مبتنی بر دامداری و کوچ نشینی و در رتبه بعدی کشاورزی بوده و حاکمان محلی در مرکزی چون باباجان تپه استقرار داشتند. در کنار دامداری و کشاورزی، فلزکاری در این منطقه رونق فراوان داشته و به نظر می رسد بیشتر مفرغ های مشهور لرستان به این پادشاهی تعلق داشته باشد. با توجه به مدارک زبان شناسی اکثر ساکنان این قلمرو کاسی زبان بوده و سابقه حضور طولانی در منطقه را داشته اند.
خلاصه ماشینی:
"پیشینه ی مطالعاتی پژوهشـگران ، از حـدود صـد سـال پیـش بـا قرائـت کتیبه هـای آشـوری بـا پادشـاهی الیپـی آشــنا شــدند و در پژوهش هــای مرتبــط بــا تاریــخ و جغرافیــای تاریخــی غــرب ایــران در دوره ی امپراتـوری آشـور بـه آن اشـاره کـرده و مختصـر اطلاعاتـی در ارتبـاط بـا جغرافیـای تاریخــی و تاریــخ سیاســی ایــن دولــت ارائــه داده انــد ),Streck ; ١٧٤ :١٨٧٨ ,Schrader 1900: 376; Billerbeck, 1893: 72; Wiseman, 1959: 13; Cameron, 1936: 149; ١٣ :١٩٦٧ ,Young ;٢١٠ :١٩٥٨ ,Saggs ;٣٥٧ :١٩٣٨ ,nigKo(.
در دوره ی مــورد بحــث ، ایــن دو منطقــه از نظــر ســفال ، ماهیــت اســتقرارها (محوطه هــای بــزرگ و مهــم اســتقراری و مذهبــی در پیشــکوه در مقابــل قبرســتان های منفــرد در پشــتکوه ) و آثــار فلــزی از یکدیگــر متمایــز بـوده و ایـن مشـخصه ی حضـور واحدهـای سیاسـی و فرهنگـی متفاوتـی اسـت (,Overlaet ٣٨٢ : ٢٠١٣)؛ لـذا رشـته کـوه کبیرکـوه را می تـوان مـرز غربـی پادشـاهی الیپـی دانسـت کــه همچــون ســدی طبیعــی قلمــرو الیپــی را در برابــر تجــاوزات دولت هــای بین النهرینــی محافظــت می کــرده ، در حالی کــه منطقــه ی پشــتکوه چنیــن وضعیتــی نداشــته اســت ؛ به طــوری کــه نقش برجســته های آشــوری اشــکفت گل گل (١٩٧٧ Reade) و حیدرآبــاد میشــخاص (٢٠١٢ .
بـا توجـه بـه منابـع آشـوری ، داده هـای باستان شناسـی و معــدود محوطه هــای اســتقراری شناســایی شــده ، جغرافیــای طبیعــی منطقــه و شــیوه ی معیشــتی کــه از گذشــته های دور بــه بعــد در ایــن منطقــه وجــود داشــته ، به نظــر نمی رســد در پادشـاهی الیپـی شـاهد شـکل گیری تعـداد زیـاد مراکـز اسـتقراری ثابـت باشـیم ."