چکیده:
سکونتگاه های غیر رسمی، از مسائل جهان امروز است. در ادوار مختلف، راهکار های گوناگونی برای حل این معضل در پیش گرفته شد. با توجه به ابعاد گسترده مشکلات در این محلات، راهکاری همه جانبه که بتواند محدوده هدف را در جمیع ابعاد ارتقا بخشد مد نظر است. از جمله کاستی های این محدوده ها، فضاهای عمومی در دسترس است. علی رغم اهمیت این فضاها، بحث و پژوهش در این خصوص مورد بی مهری قرار گرفته است. با در نظر داشتن رویکرد متاخر مرمت شهری که بازآفرینی است، این مقاله استفاده از پتانسیل های متعدد فضاهای بازعمومی و بالاخص خیابان را-به عنوان مهم ترین فضای باز عمومی در این سکونتگاه ها-مورد توجه قرار داده و نهایتا خلق و بهسازی این فضاها را به عنوان محرک بازآفرینی در یکی از محلات هدف شهر ساوه، دنبال نموده است. راهبرد تحقیق در این پژوهش از نوع کیفی و با رویه های مصاحبه، مشاهده و برداشت های میدانی همراه بوده است. اصل اساسی، دخیل نمودن حداکثری ساکنین در فرآیند طراحی است. چرا که بازآفرینی پیوندی ناگسستنی با مشارکت دارد. بررسی ها در محله هدف (محله عباس آباد ساوه) نشان داد که فضاهای عمومی این محله نامناسب بوده و محله نسبت به ساختار شهری در انزوا به سر می برد. براساس مصاحبه ها، اهمیت ساماندهی فضاهای عمومی و خصوصا خیابان های محله از دیدگاه اهالی و درصد تمایلشان به مشارکت برای برنامه ریزی و طراحی این فضاها بالاست. با تکیه بر این مشارکت و نتایج مصاحبه ها و جلسات اولویت گذاری خیابان ها، طراحی خیابان مورد نظر انجام شد.
One of the most important issues in today's world is Informal settlements. Different strategies were adopted to solve this problem; at different periods that each of them has been criticized and in some cases has been rejected. Given the widespread problems dimensions that exist in these neighborhoods، there has been considering multi dimension strategies which are able to enhance quality of life in all categories in mentioned district. One of their problems is lockage of public spaces. Despite the importance of public spaces in this area، discussions and Researches studies on this issue has been neglected. Bearing in mind the recent approach for regeneration of the urban spaces، this study considered using several potential of public open spaces، especially the street as most important spaces in these districts and finally creating and renovating these spaces as catalyzer in one of saveh's informal settlements has been taken into account. Research method is qualitive through interviews، observations and field studies. What was considered as a matter of principle is that the maximum number of residents involved in the design process، because، regeneration has significant relation with participatory concept. Surveys form informal settlement of Abbasabad showed that condition of public spaces in it is unsuitable and it has been remained isolated. Based on surveying، it can be said that importance of organizing public spaces and specially streets from resident's point of view and rate of their participatory is so high. So، according to this analysis، streets were designed.
خلاصه ماشینی:
با در نظر داشتن رویکرد متاخر مرمت شهری که بازآفرینی است ، این مقاله استفاده از پتانسیل های متعدد فضاهای بازعمومی و بالاخص خیابان را-به عنوان مهم ترین فضای باز عمومی در این سکونتگاه ها-مورد توجه قرار داده و نهایتا خلق و بهسازی این فضاها را به عنوان محرک بازآفرینی در یکی از محلات هدف شهر ساوه ، دنبال نموده است .
در پژوهش حاضر آنچه که به دنبال پاسخگویی بدان هستیم ، این است که خیابان به عنوان مهمترین فضای باز عمومی در سکونتگاه های غیررسمی ، چه نقش هایی را داراست و چه ویژگی هایی باید داشته باشد و چگونه می توان از طریق ارتقا خیابان ها در سکونتگاه های غیر رسمی ، به فرآیند بازآفرینی این محلات کمک کرد؟ ادبیات نظری واژه غیر رسمی را برای اولین بار کیت هارت در سال ١٩٧١ در یک تحقیق کلاسیک درباره اقتصاد کشور غنا، به مباحث جغرافیایی و اقتصاد وارد کرد و از آن به بعد عنوان بخش غیر رسمی در مقابل بخش رسمی قرار می گیرد (شکویی ، ١٣٧٣: ٦٤).