چکیده:
مطالعات انجام شده حاکی از آن است که تمرین وامانده ساز، منجر به بروز آسیب های کبدی می شود. در برخی از مطالعات بیان شده است که انجام تمرینات استقامتی منظم می تواند مانع از بروز آسیب های کبدی ناشی از تمرین وامانده ساز گردد، اما در این زمینه تحقیقات جامعی صورت نگرفته است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر یک جلسه تمرین وامانده ساز پس از 8 هفته تمرین استقامتی بر میزان آسیب کبدی در موش های صحرایی بود. در این پژوهش تعداد 40 سر موش صحرایی نر 3 ماهه ویستار با میانگین وزن 4± 151گرم به صورت تصادفی به 2 گروه تمرین استقامتی و بدون تمرین تقسیم شدند(هر گروه شامل 20 سر موش ). گروه تمرین استقامتی به مدت 8 هفته و 5 روز در هفته با مدت و شدت فزایند ه ، روی دستگاه نوارگردان به تمرین پرداختند. پس از 8 هفته، دو گروه به طور تصادفی به دو زیرگروه 10 تائی تقسیم شدند که یک زیرگروه از هرگروه یک وهله تمرین وامانده ساز را اجراکردند. پروتکل تمرین وامانده ساز شامل دویدن با شیب صفر درجه و افزایش تدریجی سرعت تا 35 متر در دقیقه بود. خونگیری در گروه تمرین استقامتی در مدت 14 ساعت پس از آخرین تمرین، و در گروه وامانده ساز بلافاصله پس از تمرین وامانده ساز انجام شد و میزان آنزیم ها ی آسپارتات آمینو ترانسفراز ( GOT,AST)، آلانین آمینو ترانسفراز (GPT,ALT) و TAC تعیین شد. پس از تحلیل آماری با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه وآزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری P<0/05 مشخص شد میزان آنزیم های کبدی در گروه یک وهله تمرین وامانده ساز به طور معنی داری بالاتر از گروه کنترل بود P<0/05 ، در حالی که افزایش معنی داری در سطوح آنزیم ها در موش های گروه استقامتی و گروه استقامت ی +وامانده ساز، نسبت به گروه کنترل مشاهده نشد (P>0/05). فعالیت TAC در گروه وامانده ساز به طور معنی داری پایین تر از گروه کنترل بود( P<0/05 ) ولی تفاوت معنی داری بین گروه تمرین استقامتی + یک وهله تمرین وامانده ساز و گروه کنترل دیده نشد( P>0/05). این تحقیق نشان داد که یک دوره این تحقیق نشان داد که یک دوره صحرایی جلوگیری کند.
خلاصه ماشینی:
"دانشیار دانشگاه کردستان تاریخ دریافت: 25/05/1393 تاریخ پذیرش:24/01/1394 چکیده پژوهش حاضر، تأثیر تمرینات استقامتی، مقاومتی و ترکیبی را بر سطوح sICAM-1 و مقاومت به انسولین در زنان غیرفعال بررسی کرده است.
در پژوهش سوری و همکاران (1390)، اثر تمرینات ترکیبی بر مولکول محلول چسبان بین سلولی و نیمرخ لیپیدی زنان یائسۀ60-48 ساله بررسی گردید و نشان داده شد که غلظت سرمی sICAM-1 در گروه تجربی، 5/18% کاهش یافته است (19).
همچنین، منتظری طالقانی و همکاران (1390) به بررسی تأثیر تمرینات ترکیبی (استقامتی ـ مقاومتی) در زنان یائسۀ غیرفعال پرداخته و اظهار داشتند که 10 هفته تمرینات ترکیبی، منجر به بهبود شاخص مقاومت به انسولین میگردد (22).
همچنین، اکثر مطالعاتی که تأثیر برنامۀ ترکیبی را بررسی نمودهاند، بهصورت همزمان در یک جلسۀ تمرینی، دو فاز تمرین مقاومتی و استقامتی را اجرا کردهاند؛ اما مطالعۀ حاضر، تأثیر تمرینات ترکیبی با جداسازی تمرینات بهصورت یک جلسه تمرین مقاومتی و جلسۀ بعدی، تمرین استقامتی را بررسی میکند؛ بههمینمنظور، مطالعۀ حاضر با هدف بررسی اثر شش هفته تمرینات مقاومتی، استقامتی و ترکیبی بر سطوح مولکول چسبان سلولی و شاخص مقاومت به انسولین بر روی زنان غیرفعال انجام گرفته است.
مکانیسم مؤثر در توجیه افزایش سطح HDL-C پلاسما متعاقب ورزش، با توجه به آثار ورزش در تعدیل ذخایر چربی، متابولیسم عمومی بدن، فعالیت انسولین در کبد، عضله و بافت چربی است (35)؛ اما یافتههایی وجود دارند که نشان میدهند تمرینات مقاومتی (36) و یا تمرینات ترکیبی (37)، نسبت به تمرینات استقامتی در بهبود HDL-C مؤثرتر هستند؛ بنابراین، شاید تأثیرگذاری بیشتر تمرینات مقاومتی و ترکیبی بر سطح sICAM-1 در مطالعۀ حاضر، ناشی از تغییرات پروفایل لیپید بوده باشد."