چکیده:
حرمت تصویرگری در اسلام یکی از پیش فرض های مسلم پژوهشگران تاریخ هنرهای اسلامی است. در این پژوهش این پرسش اصلی مطرح است که تصور و ذهنیت مسلمانان نخستین از مبحث تصویر(نقش، تمثال) و به طور عام مقوله صورت و صورتگری (حیوانی و انسانی) چه بوده است که بر اساس آن، پرداختن به صورتگری از جانب شارع ممنوع شده بوده است؟ در این نوشتار، بر اساس منابع اصلی نشان داده شده که ذهنیت مسلمانان از تصویر و صورتگری در سده های نخستین اسلامی _مسبوق بر ذهنیتی کهن در تمدن های ایران و مصر و فلسطین باستان_ عمدتا تصاویری بوده که در جادوگری و طلسمات به عنوان یکی از عناصر اولیه به کار می رفته است؛ بر این اساس، تحریم صورتگری مخالفت با ساحران و طلسم کاران بوده است نه به معنای ناسازگاری با هنرهای تجسمی؛ و می توان گفت در کنار موضع صریح قرآن در برابر شرک و بت پرستی، شکل گیری و تداوم آموزه حرمت صورتگری در اسلام با این ذهنیت فرهنگی هم مرتبط بوده است.
خلاصه ماشینی:
"در این پژوهش این پرسش اصلی مطرح است که تصور و ذهنیت مسلمانان نخستین از مبحث تصویر(نقش ، تمثال ) و به طور عام مقوله صورت و صورتگری (حیوانی و انسانی) چه بوده است که بر اساس آن ، پرداختن به صورتگری از جانب شارع ممنوع شده بوده است ؟ در این نوشتار، بر اساس منابع اصلی نشان داده شده که ذهنیت مسلمانان از تصویر و صورتگری در سده های نخستین اسلامی _مسبوق بر ذهنیتی کهن در تمدن های ایران و مصر و فلسطین باستان _ عمدتا تصاویری بوده که در جادوگری و طلسمات به عنوان یکی از عناصر اولیه به کار میرفته است ؛ بر این اساس ، تحریم صورتگری مخالفت با ساحران و طلسم کاران بوده است نه به معنای ناسازگاری با هنرهای تجسمی؛ و میتوان گفت در کنار موضع صریح قرآن در برابر شرک و بت پرستی، شکل گیری و تداوم آموزه حرمت صورتگری در اسلام با این ذهنیت فرهنگی هم مرتبط بوده است .
بر اساس این فرضیه ، در سده های نخستین اسلامی، مسبوق بر سنتی کهن در تمدن های باستان (ایران ، فلسطین ، عربستان ، مصر و شمال افریقا)، از مبحث صورتگری و به ویژه تصاویر انسانی و حیوانی و تمثال سازی برداشتی زیباییشناسانه وجود نداشته و فهم تصویر در درجه اول در زمینه ای جادویی و سحرآمیز و رازورانه تلقی میشده است (شواهد و ادله تاریخی ملازمت تصاویر و طلسمات در ادامه نوشتار به تفصیل میآید)؛ تصویر حیوانی و انسانی به عنوان ابزار اولیه و اساسی طلسم کاران و ساحران به کار میرفته و از آنجا که اهداف ساحران عمدتا بر امور شر متمرکز بوده و با نیات شوم سعی در تأثیر نهادن بر زندگی و سرنوشت انسان ها داشتند و فضایی نا امن مبتنی بر اوهام و اندیشه های باطل و ضدعقل را در جامعه پدید میآوردند، با مخالفت شدید ادیان ابراهیمی از جمله اسلام مواجه شده و اقدام به سحر هم ردیف گناهان کبیره ای مثل شرک و قتل قلمداد شده است ."