چکیده:
جایگاه اصحاب اجماع در علم الحدیث و فقه براساس عبارت معروف «اجتمعت العصابه علی تصحیح مایصح عنهم» که توسط رجالی معروف ابوعمرو محمدبن عمرکشی مطرح شده میباشد. نظریاتی توسط علما مانند محدث میرزاحسین نوری، شیخ طوسی، آیت ا... خویی، مهدی کلباسی و دیگران ارائه گردیده است، بعضی معتقدند آنچه از طرف اصحاب اجماع رسیده مورد اجماع میباشد؛ یعنی اگر از اول سند تا به اصحاب اجماع صحیح باشد دیگر از اصحاب اجماع تا امام معصوم یقینا صحیح خواهد بود دسته دیگری معتقدند که خود عبارت به عنوان یکی از الفاظ مدح میتواند به کار گرفت.
این نوشتار به بررسی نظریاتی در مورد عبارات «اجتمعت العصابه علی تصحیح مایصح عنهم» و «لایروون و لایرسلون الاعن ثقه» می پردازد.
خلاصه ماشینی:
"به عبارت دیگر آیا، اجماع به صحیح دانستن نفس خبر دادن و حکایت کردن تعلق گرفته است ؟ و اینکه وقتی ابن ابی عمیر گفت ابن أذینه یا عبدالله مسکان با دیگر مشایخ او (که نزدیک به چهارصد نفر می رسند) به او خبر داده اند در گفتارش صادق است و راست می - گوید یا اینکه اجماع به تصحیح حدیث آن ها تعلق گرفته است و دلالت میکند که روایت او از معصومین (ع ) صادر شده است ؟ یعنی آیا اجماع به چیزی که بدون واسطه روایت کرده مثل روایت او از شیخش ابن اذنیه تعلق گرفته است یا اجماع به اصل روایتی که با واسطه از امام معصوم (ع ) روایت کرده ، تعلق گرفته است ؟ معنای اول با توثیق این گروه ملازمه دارد و به دلالت التزامی بر وثاقت آنها دلالت می - کند.
بلکه منظور ایشان بیان جلالت شأن این افراد است و این که اجماع بر وثاقت و فقاهت و تصدیق گفتارشان و در نقل روایات وجود دارد و لذت از این عبارت ایشان صحت خود احادیث آن ها بطور عمومی استفاده میشود حتی نسبت به احادیثی که واسطه در آن ها مجهول یا ضعیف است برهمین اساس ابوعلی در مقدمه پنجم رجال خود در بحث اصحاب اجماع مینویسد: استاد سید علی صاحب ریاض ، ادعا داشتند که در میان کتب فقهی از اول طهارت یا آخر کتاب دیات ندیدم فقهای ما به روایت ضعیفی به این دلیل که یکی از اصحاب اجماع آن را روایت کرده است ، عمل نموده باشد سپس مرحوم آقای خویی ادامه میدهد: البته منظور صاحب ریاض کتاب های فقهی قبل از علامه بوده است ، چرا که در کتابهای بعدی مثل شهید ثانی، علامه مجلسی و شیخ بهائی چنین مواردی بوده است ."