چکیده:
موضوع اجماع با خاستگاه سیاسی بعد از رحلت پیامبر گرامی(ص) مطرح و امامان معصوم شیعه نیز آن را جهت دادند. فقهای امامیه با الهام از پیشوایان دینی، در صورت کاشفیت از رای معصوم آن را پذیرفتند. اختلافنظر در جزئیات، مبانی سه گانه حجیت و انحاء مختلف کاشفیت و حجیت انواع اجماعات محصل، منقول، مرکب، مدرکی و اجتهادی چالشانگیز شد. این مبانی و مباحث اصولی، در مقام عمل و استنباط فقهی تعدادی از آرای فقهی را متاثر از خودشان نمودند. گسترش نقد نظرات گذشتگان در خصوص تحصیل و نحوه شکلگیری اجماع، و اعتراض به نقل اجماع پیشینیان و نیز متهم شدن آنها به اجتهاد در اجماع، چالش دیگری فراروی مدعیان اجماع گذاشت. برخی پسینیان و معاصران نیز اصل حجیت اجماع و یا امکان حجیت و وجود ملاکات آن را زیر سوال بردند. بررسی سیر تاریخی اجماع و تطورات فقهی آن و تطبیق اصول حاکم بر اجماع، با سیره و روش عملی فقهای شیعه در مقام استنباط، با بازنگری دوباره در ملاکهای کاشفیت و امکان تحصیل آنها، و شناسایی اجماعات اجتهادی و متخالف، و نیز تعیین چارچوب حجیت اجماع منقول، تحولی بزرگ در برخی احکام فرعی مستند به اجماع ایجاد مینماید.
خلاصه ماشینی:
"امامان علیهم السلام با بکارگیری تعبیر «اجماع المسلمین » در مناظرات خودشان با علمای اهل سنت ، به دنبال طرح این نکته مهم شدند که آنچه از روایات و احکام نزد آنها میباشد؛ مادامی که اجماع و اتفاق مسلمانان بر آن تعلق گرفته باشد؛ مورد اعتماد و اطمینان است .
سفارش امامان به اجماع برای برون رفت از اختلاف ، هنگامی درخور تأیید است که در تاریخ به نمونه هایی از تلاش اصحاب ، برای حل اختلاف با استفاده از اجماع برخوریم که با سیری در تاریخ ، نمونه هایی از عبارات نقل شده توسط شیخ در تهذیب همانند «ان هذا الخبر ما قد اجمعت الطائفه علی العمل بخلافه »،٢ «هذا خلاف ما علیه اصحابنا»،٣ «هذا خلاف ما علیه اصحابنا»،٤ در ذیل روایات ائمه (ع ) را میتوان پیدا کرد.
١ محقق نراقی هم به صراحت میگوید اجماع تضمنی لطفی نخستین بار، پس از شروع غیبت کبری درباره اجماع شکل گرفت و شیخ طوسی به هیچ وجه ، پدیدآورنده آن نبوده است آنچه که شیخ طوسی به عنوان نظریه لطفی میپذیرد؛ اگرچه مبتنی بر قاعده لطف میباشد ولی به معنای اجماع لطفی مشهور است که قرن ها بعد از ٢ شیخ طوسی، توسط بسیاری از علمای شیعه پذیرفته شد؛ نمیباشد.
این مطلب گرچه یک قاعده کلی هم نبوده و گمان میرود امثال شیخ طوسی و سید مرتضی، در نقل برخی از اجماع ها به هم فکری و هماهنگی فقیهان روزگار خود نظر داشته اند؛ ولی در بیشتر موارد، نقل اجماع دستاورد هماهنگی و همفکری فقیهان گذشته و حال بوده است ."