توسعه و نظان حقوقی غرب مقاله

آیا قرار است دولت نقشی جدی داشته باشد یا دولت نقشی حاشیه ای خواهد داشت ؟ این بحث در ایران نیز مطرح بوده است که آیا دولت فعال اقتصادی است ؟ آیا بنگاه دار است ؟ آیا تنظیم کننده بازار است ؟ آیا نقش ناظر را دارد؟ از منظر حقوق عمومی وقتی که از حقوق و توسعه صحبت می شود، آیا نقش دولت و حاکمیت پر رنگ است و باید بعد حقوق عمومی را افزایش داد؟ و به تعبیری برای توسعه سراغ نهادهایی مانند دولت برویم یا خیر؟ آیا توسعه از دل حقوق خصوصی حاصل می شود؟ یعنی آیا ابتداءا این بحث در مورد حقوق فردی است ؟ بحث مالکیت و حق است ؟ در این فرآیند هر دو نگاه قابل مشاهده است . به عبارت دیگر مباحث مرتبط با نظام حقوقی همیشه به صورت پراکنده انجام می شده ، هرچند که در دوره قرون وسطی یک دوره خاموشی کامل وجود داشته و کسی سراغ این مباحث نمی رفته است ، چون حاکمیت کلیسا اجازه نمی داده که خارج از آنچه که کلیسا می گفته ، کسی بحث دیگری مطرح کند، ولی از دوره نوزایی به بعد، ساختارمندکردن نظام حقوقی و جمع آوری قوانین و مقررات و تدوین آنها به صورت مشخص و تعریف شده ، منجر به شکل گیری نظام حقوقی غرب می شود، که بخشی از آن از مبانی حقوق رومی گرفته می شود و بخشی مربوط به نظام حقوقی کشورهای آنگلوساکسون است .