چکیده:
این مقاله تلاش می کند به این سوال پاسخ دهد که نظریه در پژوهش های سیاسی تاریخی چه نقش یا نقش هایی بر عهده دارند؟ در حالی که برخی از رفتارگرایان و پست مدرنیستها هر یک به شیوه های خاص خود به ترتیب نقش نظریه در پژوهش های سیاسی را محدود تعریف می کنند یا در حد نگرشها تقلیل می دهند، مقاله فرارو با روش اسنادی اولا مشخص می سازد که نظریه ها در پژوهش های سیاسی تاریخی حداقل دارای پنج نقش متنوع هستند. برهمین مبنا مقاله نشان می دهد نظریه ها می توانند به عنوان راهنمایی برای انتخاب فکتهای پژوهش، به عنوان هدف پژوهش، به عنوان ابزار پژوهش، به عنوان موضوع مورد مناقشه پژوهش و نهایتا به عنوان پیکربندی تعلیلی پژوهش عمل نمایند. ثانیا و بر همین اساس، توضیح می دهد چرا دیدگاه حداقلی یا تقلیل گرایانه به نقش نظریه در پژوهش های سیاسی باید به نفع نقش چندگانه و متکثر آنها در پژوهش کنار گذاشته شود. نهایتا پژوهش های سیاسی تاریخی از طریق این جابجایی محقین علوم سیاسی را فرا می خوانند تا نقش نظریه در پژوهش های سیاسی را گسترده تر از قبل بازتعریف نمایند.
خلاصه ماشینی:
"نقش نظریه در پژوهش های سیاسی تاریخی ؛ فراخوانی برای بازاندیشی در نقش نظریه ها در علوم سیاسی (نویسنده مسئول ) عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان ; عباس حاتمی چکیده این مقاله تلاش میکند به این پرسش پاسخ دهد که نظریـه در پـژوهش هـای سیاسیـتاریخی چه نقش یا نقش هـایی برعهـده دارد؟ درحـالی کـه برخـی از رفتارگرایان و پست مدرنیست ها هریک به شیوه های خـاص خـود بـه ترتیـب نقش نظریه در پژوهش های سیاسی را محـدود تعریـف مـی کننـد یـا در حـد نگرش ها تقلیل میدهند، مقاله پیش رو با روش اسنادی ، اولا مشخص میکند که نظریه ها در پژوهش های سیاسیـتاریخی دست کم دارای پنج نقـش متنـوع هستند.
بـه ایـن ترتیـب ، موضوعی که در اینجا باید مشخص شود، این است که آیا همان گونـه کـه اصـحاب مکتب فرانکفورت ، پژوهشگران سیاسی را فراخوانده اند که رویکردهـای انتقـادی را در نظریه های سیاسی درپیش گیرند (٣٥٥ :٢٠١٠ ,Deranty)، این بـار نیـز پـژوهش هـای سیاسی تاریخی ، پژوهشگران علوم سیاسی را فرامـیخواننـد کـه نقـش نظریـه هـا را گستردهتر از پیش درنظر بگیرند؟ بالطبع روشن شدن تمام این موضـوعات، نیازمنـد پاسخ به این پرسش اصلی است که نظریه ها در پژوهش های سیاسی تـاریخی دارای چه نقش یا نقش هایی هستند؟ این مقاله تلاش میکند بـا کنکـاش در پـژوهش هـای سیاسی تاریخی به این پرسش های به هم مرتبط ، پاسخ دهد.
(Goldeston, 2005: 372) به طورکلی گرچه باید پذیرفت که نظریه ها چه در انتخاب دادههـای تـاریخی و چه غیرتاریخی پژوهش دارای اهمیت هستند، اما ایـن اهمیـت بـرای پـژوهش هـای دارای نگرش تاریخی ، بیشتر است و دلیل آن به نوع دادهها برمیگردد؛ به عنوان مثال در تحلیل های آماری ، پژوهشگران علوم سیاسی با دادههـای اولیـه ، یعنـی داده هـایی سروکار دارند که خود، به طورمستقیم در گردآوری آن نقش داشته اند."