چکیده:
اهمیت بررسی اسلام معیار در این است که هر گونه ارزیابی از جریان های فکری و گروه بندی های سیاسی در جمهوری اسلامی ایران،در گرو شناخت دقیق اسلام ناب است.ضرورت تبیین ابعاد مختلف تراز اسلام ناب به مثابه مبنا و معیار،در راستای ارزیابی صحت و سقم دیدگاه های گروه های سیاسی و هرگونه پژوهش درباره جریان های فکری ایران معاصر است.لذا برای تحدید موضوع،در نوشتار حاضر صرفا به بررسی اسلام تراز در ساحت ارزش سیاسی پرداخته می شود.در این راستا،پرسش اصلی پژوهش این است که شاخص های اسلام ناب در ساحت ارزش های سیاسی به منظور شناخت اسلام التقاطی در جمهوری اسلامی ایران کدام اند؟در پاسخ به این پرسش،مدعای پژوهش عبارت است از اینکه شاخص های اسلام ناب در سه ساحت مشروعیت،ساختار و حقوق و وظایف قابل طرح است.
The importance of Islam as a norm lies in the fact that every judgment on current and group in the field of thought and beliefs in IRI is based on accurate knowing pure Islam. The necessity of studying different sides of the norm of pure Islam as a criteria and standard originates from the necessity of assessing the views of political parties and groups and every research on mental currents in contemporary Iran. In this paper, therefor, the subject has been limited as: Islam as a norm in the area of political value. In this way, the question of the paper follows as: what may be counted as the indexes of pure Islam for distinguishing Islamic true values from fusional Islam in IRI? As is described, the indexes includes: legality, structure, rights and duties.
خلاصه ماشینی:
(امام خمینی، 1369: 5 / 522) برای فقیه عادل همه آن اختیارات پیامبر و ائمه^ که به حکومت و سیاست برمیگردد، ثابت است؛ زیرا تفاوت (میان فقیه و آنان) معقول و منطقی نیست؛ چه این که والی و حاکم هر کسی که باشد مجری احکام شرعی، برپا دارنده حدود الهی، گیرنده خراج و سایر مالیاتها و حقوق مالی اسلامی و تصرف در آنها به آنچه صلاح مسلمانان است، میباشد...
ارزشگذاری رأی مردم در چارچوب آموزههای دینی بر اساس جهانبینی توحیدی و درک صحیح از مراتب توحید به ویژه ربوبیت تشریعی، مردم در مشروعیتبخشی به حاکم و قانونگذار هیچ نقشی ندارند؛ بلکه صرفا کارآمدساز و زمینهساز هستند؛ یعنی در همه حکومتهای الهی اعم از حکومت پیامبران و امامان معصوم^ و فقهای منصوب آنها، این مردم هستند که با بیعت یا آراء خود مقبولیت حداکثری را برای اجرای حکومت آنها فراهم میکنند، به طوری که در صورت فقدان این شرط حتی پیامبر| و امام معصوم× نیز نمیتوانند به زور و با عدم مقبولیت مردمی حکومتی را تشکیل دهند و آن را رهبری کنند.
بههرحال ساختاری که در قانون اساسی جمهوری اسلامی در نظر گرفته شده است، ساختاری است که برگرفته از همان ساختار کلی است که در اسلام آمده است و در عصر غیبت معصوم، فقیه جامعالشرائط در رأس حکومت قرار دارد و قوای سهگانه زیر نظر ولایت مطلقه فقیه فعالیت میکنند و درواقع علاوهبر تأمین مشروعیت آنها، نقش هماهنگی قوا را نیز ایفا میکند.