چکیده:
می دانیم در مساله فلسفی «اصالت وجود یا ماهیت»، فارغ از پیش فرض های برخی اهل نظر و با لحاظ یای مانعه الخلو، چهار حالت متصور است. غالب اندیشمندان مسلمان در این باره نظریه ای را مطرح داشته و بعضی از آنان نیز به سود دیدگاه خود دعوی برهان نموده اند؛ لیکن ورود ایشان به این مساله، حکایت از عدم اتفاق نظر پیرامون مبادی تصوری و تصدیقی مربوطه دارد. در این میان، اطلاقات متعدد مفاهیم «وجود» و «ماهیت» از جمله مهم ترین مبادی تصوری مساله مزبور است. در نوشتار پیش رو با تکیه بر اطلاقات «وجود» ـ در نزد متفکرانی که آگاهانه به این مبحث ورود نموده اند ـ و تحلیل و مقایسه آنها با یکدیگر به لحاظ تاثیرپذیری و تطبیق؛ نشان داده می شود که نزاع اصالت یا اعتباریت وجود، مساله ای برهان پذیر نیست تا با اثبات یک نظریه، سایر نظرات را از میدان برون راند، بلکه سرنوشت این مساله صرفا بر تلقی اولیه هر اندیشمندی از مفهوم «وجود» ابتنا دارد.
ثالثا؛ از آنجا که برخی اطلاقات «وجود» متضمن ترکیب انضمامی آن با ماهیت است ، دیگـر نمـی تـوان از
بی اعتباری اصالت توامان آندو سخن گفت .
خلاصه ماشینی:
معمولا معانی واژه های مسـتعمل در آثـار فیلسـوفان ، بـا معانی این واژه ها در علوم دیگر یا معانی عرفی آنها، قدری متفاوت اسـت و بـدون فهـم آن اصطلاحات ، درک صحیح قواعد فلسفی میسر نیست ؛ چرا که برخی واژه ها در متون فلسفی نیز در چند معنای متفـاوت بـه کـار رفتـه انـد و عـدم احاطـة یـک فیلسـوف خـاص بـر ایـن اطلاقات ، سبب سوء فهم او از آراء سـایر متفکـران مـی شـود؛ بـه طـور مثـال ، بـرای مفهـوم «ذاتی »، دست کم پنج معنا (مظفـر، ١٣٨٤: ١٨٧/٢) و از بـرای مفهـوم «امکـان »، هفـت معنـا (طباطبایی ، ١٣٦٢: ٤٦ـ٤٨) در کتب فلسفی یافت شده است .
در برخی تاریخ فلسفه ها آمده که فـارابی در رسـاله ای تحت عنوان «المسائل الفلسفیة و الاجوبة عنها»، از این تمایز سخن گفتـه و از آن پـس ، ایـن مسأله در کتب فلسفی راه یافته (ابراهیمی دینـانی ، ١٣٧٩: ٨٣) و در موضـعی دیگـر، پیشـینة این بحث ، عبارتی از رساله ی «زنون » فارابی دانسته شده است (همو، ١٣٨١: ٣٥٤)؛ لیکن بـه نظر می رسد که عبارات صریح فارابی در ابتدای فصوص الحکمـة (فـارابی ، ١٤٠٥ق : ٤٧) و نیز توضیحات مفصل او در الحروف (همو، ١٩٨٦م : ١١٠ـ١٢٨)، بـیش از سـایر تصـنیفات او در باب تمایز وجود و ماهیت ـ لااقل به لحاظ ذهنی ـ خودنمایی می کند.
١ بر این اساس ، پرسش اصلی در این پژوهش عبارت است از: «آیا مسألة اصالت یا اعتباریت وجود، امری برهان پـذیر اسـت یـا صـرفا بـر مبـادی تصوری اهل نظر ابتنا دارد؟» اطلاقات وجود در نگاه اول شاید چنین به نظر آید که مفهـوم «وجـود» از مفـاهیم بـدیهی و بـه قـول حکیم سبزواری ، «أعرف الأشیاء» است ، اما با مراجعه به کتب فلسفی ملاحظه مـی شـود کـه اطلاقات متعددی برای این مفهوم وضع شده است .