چکیده:
پرداختن به مساله خوارق عادات و بحث درباره انواع افعال ناقض عادت، یکی از مباحث رایج در میان اهل تصوف بوده است. این موضوع در عرفان و تصوف اسلامی به صورت مساله کرامات نمودی ویژه پیدا کرده است. در میان مساﺋل متعددی که در عرفان اسلامی مطرح می باشند، و در بین احوال و آثاری که آن ها را از آن اولیا دانسته اند، کرامات مشکل ترین آن هاست. پیچیدگی این موضوع به گونه ای است که در صورت عدم آشنایی کامل با آن، کرامات اولیا اموری مستحیل به نظر خواهند آمد؛ و به صرف عقل گریز بودن این افعال، به آسانی به انکار آن ها می توان پرداخت. کرامت، بحثی دراز دامن به دنبال دارد و بدون پرداختن به زوایای مختلف آن، امکان دست یافتن به تصوری روشن از این موضوع محال می نماید. یکی از این زوایا که در حکم مقدمه ای جهت ورود به مبحث کرامات به حساب می آید مساله انواع خوارق عادات است. اهل طریقت از سه دیدگاه ویژه به بررسی خوارق عادات پرداخته اند و انواعی برای آن ارائه نموده اند. این انواع در ظاهر یکسان و شبیه به یکدیگر به نظر می رسند. آن چه این اقسام را از یکدیگر متمایز می سازد، ماهیت و قصد اصلی از اظهار آن هاست. موقوف بودن این تفاوت و تمایز به باطن و محتوا، سبب گردیده است تا حد و مرز میان برخی از این انواع نسبت به یکدیگر کاملا روشن نباشد. بررسی انواع خوارق عادات و توضیح در باب هریک از این اقسام، از جمله راه هایی است که کمک می نماید تا حدود و ثغور این انواع نسبت به یکدیگر مشخص شود. علاوه بر این، به نظر می رسد قصد اصلی از طرح مساله انواع خوارق عادات در تصوف اسلامی، به منظور تبیین هرچه بهتر و توضیح هرچه روشن تر کرامات و مشخص ساختن وجوه تمایز آن نسبت به دیگر انواع بوده است. در این مقاله، سعی بر آن است تا به شیوه ای منظم و سامان یافته به معرفی انواع خوارق عادات و ترسیم خطوط کلی هر یک از این اقسام پرداخته شود.
خلاصه ماشینی:
"آن خارق عادتی که سهم اعداودشمنان درگاه الهی است ،علاوه برآن که مخادعات نامیده شده است ،ازآن بانام « مکرواستدراج » نیزیادنموده اند؛چنان که مستملی بخاری گفته است : « هرگاه که دشمنی راازاین معانی چیزی بدهند،همه استدراج ومکر باشدواین [ خوارق عادات ] برسه گونه باشد: انبیارادهندواولیارادهندواعدارادهند.
برای فهم دقیق ترمطلب ،به نمودارزیرتوجه فرمایید: الف : خوارقی که بدون دخالت بشرجریان مییابدند: آیات انواع خوارق عادات : معجزات ( ازآن انبیاست ) کرامات ( ازآن اولیاست ) معونات ( ازآن مریدان وعقلاءمجانین است ) مخادعات ،مکر،استدراج ( ازآن اعداست ) ١- آن ها که تعلق به ب : خوارقی که بردست اسباب و آلات ندارند : بشرجریان می یابند : ٢- آن فعل خارق عادتی که تعلق به اسباب و آلات دارد: مخرقه خوارق عادات وقصدازظهورآن ها درعرفان وتصوف اسلامی،هرگاه ازخوارق عادات سخن به میان آمده است ،همواره منظور ازآن ،افعال ناقض عادتی بوده است که بردست بشرجریان یافته اند.
ابن بزازاردبیلی (وفات درقرن هشتم هجری ) درکتاب « صفوئ الصفا » ماجرایی را نقل کرده است که براساس آن ،ازشیخ صفی الدین اردبیلی ( وفات ٧٣٥ق ) پرسیده می شود: میان افعال خارج ازعادتی که بردست مسلمانان جاری می شود،باآن هایی که از کشیشان به ظهورمی رسد،چه تفاوتی وجوددارد؟شیخ ،بنابه شیوه ی مرسوم ورایج در میان اهل طریقت ،باتوسل به تشبیهی حسی چنین پاسخ داده است که : « مثل کرامات کشیشان ،همچنان است که آبی درسرگین دانی استاده باشد.
افعال خارج ازعادتی که به دنبال مطرح گردیدن هریک ازاین دعاوی به ظهورمی رسند،همان پنج نوع خارقی هستندکه درطبقه بندی نوع دوم ازآن هانام برده شده است ؛یعنی این بررسی ویژه ،درتعدادکلی انواع خوارق تغییری به وجودنمی آورد."