چکیده:
وحدتی که در تفکّر و بینش و بیان احساسات و ادراکات شاعری متجلّی است، تعیینکننده سبک شعری اوست. سبک تنها عوامل لفظی را در برنمیگیرد؛ بلکه محصول عوامل متعدّدی است که در تاثیرگذاری کلام بر مخاطب نقش عمدهای دارد. یکی از این موارد، ارتباط لفظ با معنی است. نوع واژهها و صنایع به کار رفته در شعر، باید با موضوع و نوع ادبی آن متناسب باشد. در این مقاله، با فرض اینکه الفاظ بهکاررفته در تصاویر بلاغی شعر حماسی، به مقتضای حال و مقام و به تناسب معنی انتخاب شدهاند، پس از بحث درباره یکی از نشانههای سبکی و ژانری، یعنی ارتباط لفظ با معنی، کنایاتموجود در حماسههای مذهبی تازیاننامه (خلاصه خاوراننامه ابن حسام خوسفی)، حمله حیدری راجی کرمانی، کلیات حمله حیدری محمّد رفیع مشهدی و علینامه خواجهربیع، مورد تفحّص و بررسی قرار گرفته است. بیشتر کنایات با عنصر خیال مبالغه و خلافآمد عادات - که جوهر و ذات حماسه است -همراه بوده، با اصطلاحات حماسی بیان شدهاند.برخی از این کنایات که مضامین مربوط به ابزار و آلات جنگی و قید حالت و تضاد را در برمیگیرند، شکل حماسی پیدا کردهاند؛ ولی برخی دیگر، از جمله تصاویر مربوط به طلوع و غروب خورشید، به دلیل تصاویر حماسیشان، به حماسیتر شدن کنایات افزودهاند. این کنایات، افزون بر اینکه منعکسکننده اندیشه شاعر و آداب و رسوم حاکم بر جامعه است، با فضای شعر حماسی نیز مطابقت دارند.
خلاصه ماشینی:
در اين مقاله ، با فرض اينکه الفاظ به کاررفته در تصاوير بلاغي شعر حماسي ، به مقتضاي حال و مقام و به تناسب معني انتخاب شدهاند، پس از بحث درباره يکي از نشانه هاي سبکي و ژانري، يعني ارتباط لفظ با معني ، کنايات موجود در حماسه هاي مذهبي تازياننامه (خلاصة خاوراننامة ابن حسام خوسفي )، حملة حيدري راجي کرماني ، کليات حملة حيدري محمد رفيع مشهدي و علي نامة خواجه ربيع ، مورد تفحص و بررسي قرار گرفته است .
سؤالي که مطرح مي شود، اين است که آيا کنايات به کار رفته در آثار حماسي ، با سبک و نوع ادبي حماسه همخواني دارد يا خير؟ براي يافتن پاسخ اين پرسش ، در اين مقاله ارتباط لفظ و معني ، به منزله يکي از نشانه هاي سبکي و ژانري ، در کنايات به کار رفته در حماسه هاي مذهبي تازيان نامه (خلاصة خاوران نامة ابن حسام خوسفي )، حملة حيدري ملابمانعلي راجي کرماني ، کليات حملة حيدري محمد رفيع (متخلص به باذل مشهدي ) و علي نامة خواجه ربيع بررسي شده است .