چکیده:
نهاد سلطنت در دولت ملی، مقتدر و دارای ایدئولوژی تمایزبخش صفویه که در شخص پادشاه نمود داشت، یکی از کانونهای توجه سفرنامهنویسان خارجی آن روزگار است. پژوهش پیش رو، میکوشد با بهرهگیری از روششناسی تحلیل گفتمان انتقادی، بهویژه خوانش تئو فنلیوون از مفهوم بازنمایی، به بازنمایی تصویری بپردازد که گفتمان سفرنامهنویسی عصر صفوی از نهاد سلطنت ارائه میدهد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که در این سفرنامهها فراگرد بازنمایی شاه صفوی در دو زاویه به انجام رسیده است: نخست، بازنمایی نهاد سلطنت بهعنوان امری ناظر بر متافیزیک و سنّت، و دوم، بازنمایی مقام سلطنت بهعنوان نهاد و جایگاهی معطوف به کارآمدی و کارایی. تصویر برآمده مشروعیت مبتنی بر کارآمدی برآمده از موج نوپدید مدرنیته غربی تصویر شده است. این سفرنامهنویسان، کوشیدهاند تا در کنار وصف شخص شاه، کیفیت ارتباط وی با دربار، نخبگان و طبقات و شئون اجتماعی را نیز بازنمایی کنند. از دید آنان، رابطه میان نهاد سلطنت و دیگر طبقات، بهجز سلسله علما و فقهای شیعه، عموما یکسویه، خطی و از بالا به پایین بوده است. تاریخنگاری هشام کلبی (204ﻫ.ق.)، بهویژه در کتاب الاصنام بهعنوان مسیری برای فهم تاریخنگاری اسلامی در سدههای نخستین اسلامی، همچنان شایسته بازخوانی است. این نوشتار، با رویکرد معناکاوی کتاب الاصنام و تحلیل گفتوگوی متن با نویسنده و نیز تحلیل بافت اندیشهای و فرهنگی زمانه متن، در پی یافتن پاسخ این پرسش است که چرا کلبی در آغاز قرن سوم هجری به تولید چنین متنی در مورد بتهای عرب جاهلی دست یازید؟ یافتههای این پژوهش نشان میدهد که ابنکلبی متاثر از ضرورت احساس نیاز قومیّت عرب به هویتسازی و نیز به چالش کشیدهشدن اصول عقاید اسلام
خلاصه ماشینی:
"مبنای مشروعیت فرامادی و تقدس شاهان صفوی بر پایه آنچه در سفرنامههای این دوره نمود مییابد، مشخصه ایران دوران صفوی، در تعادل سیاسی ـ مذهبی آن است که در آن، حاکم مقتدر جایگاه فرادستی داشته، نهاد دینی نقش محافظی در برابر سوءاستفادههای بالقوه ایفا میکند و واسطهای است که بهوسیله آن، ستیزهای سیاسی حل میشد.
501 این روند که عیوب و نارساییهای فراوانی را نیز در خود میپرورده، بهگونهای بود که حتی شاهان نیکاندیش را میتوانست به کام خود فروببرد؛ چنانکه در وصف شاه سلطان حسین صفوی، این مورد به کرات آمده است: پس از چندی، مزاج دولت صفوی معلول و عقد نظام جمهور محلول شد و اتفاق و اتحاد، به شقاق و نفاق مبدل گردید و مشرف به خرابی آمد.
514 چنانکه در گفتمان سفرنامههای عصر صفوی نیز مندرج است، در زمان شاه عباس تغییری در مبنای قدرت و مشروعیت رخ داد؛ او دیگر مانند حاکمان پیشین، صرفا به امکانات قبیلهای وابسته نبود؛ بلکه برای پشتیبانی، به نظامهای نویی وابستگی داشت که از مؤلفههای غیرقبیلهای و کارکردی گرفته میشدند.
Multimodalit Social semiotics Kress, Gunther, "Multimodal discourse analysis", in the book: The Routledge Handbook of Discourse Analysis, Edited by: James Paul Gee and Michael Handford, 2012, P: 38/ Van Leeuwen, Theo, Discourse and Practice: New Tools for Critical Discourse Analysis, P: 4 رضاییپناه، امیر و نگار قنواتی، «جایگاه و کارکردهای شاه در گفتمان سیاسی عصر صفوی»، تاریخنامه خوارزمی، سال دوم، 1393ش، 51."