چکیده:
ابن تیمیه، به عنوان اثرگذارترین عالم سلفی، دارای مبانی و دیدگاه هایی خاص در تفسیر قرآن است. پیرامون این مبانی، تالیفات گسترده ای انجام شده، ولی درباره مبانی ادبی وی در تفسیر، تحقیقی صورت نپذیرفته است. در مقاله حاضر، مهم ترین مبانی ادبی ابن تیمیه در تفسیر قرآن را تبیین کرده و سپس مورد بررسی و نقد قرار می دهیم و نشان می دهیم که انکار مجاز، مهمترین مبنای ادبی در دیدگاه تفسیری ابن تیمیه است. ادله ابن تیمیه در انکار مجاز را که عبارت است از: عدم ذکر مجاز در کلام صحابه و تابعین و علمای سلف، عدم تعریف جامع و مانع از مجاز، انکار وضع لغات و ادعای توقیفی بودن زبان، عدم وجود علامت صحیح برای تشخیص حقیقت و مجاز و انکار استعمالات مجازی را بررسی و نقد می نماییم. سپس، دیگر مبانی ادبی ابن تیمیه در تفسیر را که شامل: تاکید ناپذیری مجاز، تغایر لازمه عطف، انکار افاده نفی ابدی برای "لن" ، عدم بکارگیری حروف به جای یکدیگر و تحریف اصطلاحات و ضرب المثل ها را گزارش و نقد می نماییم.
خلاصه ماشینی:
"6-1- نقد و بررسی همان گونه که ذکر شد، جمهور مفسران قرآن کلمه "فی" را به معنی "علی" دانسته اند و دلیل آنها این است که اگر ظاهرگرایی کنیم و واژه" فی" را به همان معنای ظرفیت بدانیم، با مشکل بزرگی مواجه می شویم که همان تجسیم و اعتقاد به جسم داشتن و مادی بودن خداوند است که با توحید داتی الهی و با روح قرآن واسلام در تضاد است، اما از آنجایی که ابن تیمیه، جسمیت را برای خداوند منتفی نمی داند، این محذور برای او مشکلی ایجاد نمی کند و این همان مبنایی است که علمای اسلامی را به واکنش واداشته و علیه ابن تیمیه، هم در زمان حیاتش و هم بعد از آن، موضع گیری نموده و مبانی اعتقادی او را نقد و رد نموده اند.
ابن تیمیه برای تحکیم نظریه خود و صحت برداشت خویش از آیات مذکور، قاعده ای را در ادبیات عربی ابداع می کند: ابن قیم از قول ابن تیمیه نقل می کند که هرگاه فعلی به وسیله "ب" متعدی شود و مجرور آن هم "ید" باشد، لازمه آن، انجام دادن فعل به وسیله دست است؛ مثلا درباره آیه "یا ابلیس ما منعک ان تسجد لما خلقت بیدی" (ص/75) گفته است چون "خلقت" به وسیله بایی متعدد شده که ید مجرور آن است، معنایش این است که خداوند با دستان خود انسان را خلق کرده است (العطاونه، 1429، ص 201)."