چکیده:
اسلام، «مذاکره» را به عنوان یکی از ابزار تحقق اهداف سیاست خارجی دولت اسلامی به رسمیت شناخته است. از مباحث مهم در مذاکرات، بهره گیری از فنون، ضوابط و مهارت هایی است که تحقق اهداف کشورها را از ورود به مذاکرات تسهیل می کند. فقه اسلامی، با ارائة برخی ضوابط برای مذاکره دولت اسلامی با سایر دولت ها، تلاش دارد تا نتیجة مذاکرات را به سمت تحقق اهداف دولت اسلامی سوق دهد. این مقاله، با روش توصیفی- تحلیلی و با استنباط از منابع معتبر فقهی، نشان می دهد که پیش از آغاز مذاکرات، مذاکره کنندگان باید در عین استقبال از پیشنهاد صلح، از موضع اقتدار مذاکره، و با تحلیل دقیق وضعیت طرفین، وارد مذاکرات شوند. در حین مذاکره نیز بر رعایت اصولی همچون تناسب رفتاری، تاکید بر مشترکات، گفت وگوی حکیمانه، موقعیت شناسی، کتمان دشمنی، عدم خودباختگی در عین انعطاف در موارد لازم، بیان صریح مفاد پیمان و کتبی کردن نتایج مذاکرات تاکید شده است. در مرحله پس از مذاکرات، لازم است ضمن حفظ هوشیاری نسبت به فریب کاری دشمن، به مفاد پیمان ناشی از مذاکره پایبند باشند. در صورت نقض عهد توسط طرف دیگر، باید مقابله به مثل نمود.
خلاصه ماشینی:
"مفاد ادلة استنادشده برای قاعدة نفی سبیل نیز نشان میدهد که دولت اسلامی دو وظیفه در این زمینه بر عهده دارد: اولا، بر اساس آیة شریفة «ولن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا» (نساء: 141)، نباید بستری فراهم کرد که زمینة تسلط کفار بر مذاکرهکنندگان دولت اسلامی، در طول مذاکرات فراهم شود و دولت اسلامی از موضع ضعف، وارد گفتوگو با طرف مقابل شود.
اهم این ضوابط را میتوان در سه مرحله بازشناخت: در مرحلة پیش از آغاز رسمی مذاکرات، مذاکرهکنندگان دولت اسلامی، باید در صورت عدم مفسده و با حفظ شروط، ضمن استقبال از پیشنهاد صلح، به سایر کشورها، نشان دهند به دنبال جنگطلبی نیستند، تا سایر دولتها با امید به حل و فصل اختلافات، وارد مذاکره با دولت اسلامی شوند.
روشن است چون شناخت امکانات، محدودیتها و ظرفیتهای طرف مقابل، میتواند دولت اسلامی را در اتخاذ تصمیم نسبت به ورود یا عدم ورود به مذاکرات و نیز چگونگی برخورد یا تعامل با طرف دیگر مذاکره، یاری رساند، لازم است پیش از شروع مذاکرات، به این اطلاعات دست یافت.
لذا نهتنها نباید از زبان یا فعل مذاکرهکنندگان دولت اسلامی، تصور ضعف و خواری مسلمانان به طرف دیگر مذاکره دست دهد، بلکه دولت اسلامی موظف است با انجام عملیات روانی، بر روان نیروهای خودی و دشمن و نیز دادن بصیرت لازم به افکار عمومی، مسیر مذاکرات را به سمت تأمین منافع مسلمانان سوق دهد.
از سوی دیگر، کوچک شمردن و اعتماد به دشمن نیز از آسیبهای غیرقابل جبران برای دولت اسلامی است؛ چراکه این امر، زمینة غفلت از دشمن را فراهم نموده، و موجب میشود طرف دیگر مذاکره، به اهداف از پیشتعیینشدة خود دست یابد."