چکیده:
زمینه و هدف: استفاده بیش از حد نوجوانان از رسانه های تصویری که مملو از صحنه های خشن اند، به طور غیرمستقیم می تواند مروج خشونت در بین آنان باشد. تحقیق حاضر، به منظور بررسی تاثیر استفاده از رسانه های تصویری(تلویزیون و ماهواره) بر میزان رفتارهای خشونت آمیز در میان نوجوانان انجام شده است.
روش: در این تحقیق با استفاده از نظریه های یادگیری اجتماعی، کاشت، استفاده و خشنودی و نیز عوامل موثر بر پذیرش پیام، چهار فرضیه را مورد آزمون قرار دادیم. این تحقیق با بهره گیری از روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه، بر روی 380 نفر از نوجوانان 12 تا 18 سال دختر و پسر مناطق 3 و 20 شهر تهران و با روش نمونه گیری خوشه ای اجرا شده است.
یافته ها: رفتارهای خشونت آمیز در میان نوجوانان پسر به مراتب بیشتر از دختران است. همچنین، افراد انتخابگر نسبت به برنامه های رسانه ها و نیز افرادی که تمایل بیشتری به تماشای برنامه های خشونت آمیز دارند، بیشتر مرتکب اعمال خشونت آمیز می شوند. در ضمن، میزان تماشای تلویزیون و برنامه های ماهواره، سن و ارتباط با دوستان کجرو با خشونت نوجوانان رابطه مستقیم و معنا داری داشته اند. در این تحقیق، متغیرهای وضعیت تحصیلی افراد، میزان کنترل و نظارت والدین، رابطه صمیمی بین اعضای خانواده و پایگاه اجتماعی- اقتصادی افراد با خشونت نوجوانان رابطه غیرمستقیم و البته معنا داری داشته است.
نتیجه گیری: امروزه بیشترین قربانیان پیام های نامطلوب و خشونت بار رسانه های تصویری را کودکان و نوجوانان تشکیل می دهند. طبق بررسی صورت گرفته، خانواده می تواند نقش مهم و کارآمدی در برابر اثرات مخرب این رسانه ها ایفاء کند.
خلاصه ماشینی:
تحقیق حاضر، به منظور بررسی تأثیر استفاده از رسانه های تصویری (تلویزیون و ماهواره ) بر میزان رفتارهای خشونت آمیز در میان نوجوانان انجام شده است .
سؤالات این تحقیق عبارت اند از: ١- نوجوانان تا چه میزان و از کدام نوع از رسانه های تصویری استفاده می کنند؟ محتوای برنامه ها چیست ؟ ٢- چه عواملی بر این انتخاب تأثیرگذار است ؟ ٣- آیا رابطه ای بین استفاده از محتوای خاص و رفتار خشونت آمیز وجود دارد؟ چهارچوب نظری پژوهش با لحاظ کردن نقش مخاطب ، تأثیر رسانه و انجام رفتارهای خشونت آمیز تدوین شد.
1. Uses and gratfcaton Theory در بررسی رابطۀ استفاده از رسانه های تصویری (تلویزیون و ماهواره ؛ در دو بعد میزان و نحوه ) و رفتارهای خشونت آمیز، از نظریۀ کاشت که مبتنی بر تأثیرگذاری رسانه با توجه به تفاوت در مصرف است و نیز بر اجزای مدل ارتباطی که نحوة استفاده را وضوح بخشیده ، بهره گرفته شد.
متغیرهای مستقل تحقیق عبارت اند از: میزان تماشا (در شبانه روز و هفته )، نحوة استفادة منبع پیام «تلویزیون و ماهواره »، محتوای پیام «خبری ، آموزشی ، علمی ، ورزشی ، فیلم /سریال ، کارتون و موسیقی »، ویژگی های پیام گیر «جنسیت ، سن و وضعیت تحصیلی »، محیط یا شرایط دریافت پیام «رابطۀ صمیمی بین اعضای خانواده ، میزان کنترل و نظارت خانواده ، پایگاه اقتصادی - اجتماعی ، ارتباط با دوستان کج رو و محل سکونت »، انتخاب گری در مورد برنامه ها و تمایل به تماشای برنامه های خشن .
بدین معنی که با افزایش میزان تماشای تلویزیون و ماهواره ، انجام رفتارهای خشونت آمیز بیشتر می شود که نتیجۀ حاصل ، در تأیید نظریۀ کاشت است ؛ بر اساس این نظریه ، رسانه های تصویری ، رفتار بینندگان پرمصرف خود را شکل می دهد.