چکیده:
تاریخ جهانگشای علاوه بر اهمیت تاریخی و اجتماعی، از منظر تحلیل نظامهای گفتمانی نیز اثری درخور تامل است. در غلبة نظام گفتمانی مسلط بر اثر، یعنی «گفتمان جنگ»، یکی از رویکردهای گفتمانی متمایز آن را باید در شیوة حضور اجتماعی زنان بررسی کرد. تمرکز پژوهش حاضر بر رویکرد نقشگرایی هالیدی است؛ رویکردی که الگوهای تجربه را در قالب فرایندها و از طریق فرانقش اندیشگانی در زبان بازنمایی میکند. با تمرکز بر این فرانقش به همه بخشهایی که هریک از زنان ایرانی و مغولی حضور داشتند توجه شده و با جمعآوری همه جملات مربوط به این مشارکان، ویژگیهای هریک از این دو گروه ارائه شده است. هدف این پژوهش ذکر وقایع تاریخی و بیان جایگاه اجتماعی زنان در دورة مغول نیست، بلکه آنچه اهمیت دارد، نوع تاریخنگاری، شیوة بیان نویسنده و رابطة آن با دیدگاه وی است؛ یعنی شیوة بازنمایی حضور زنان در فرایندها و نوع نامگذاری آنها که از طریق آن دیدگاه ذهنی متن یا نویسنده و نوع نگرش وی بهمنزله شاخصترین نویسندة عهد مغول در ایران مشخص خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
تقابل گفتمان هویت غالب و مغلوب زنان ایرانی و مغولی در تاریخ جهانگشا نسرین فقیه ملک مرزبان ١، فرشته میلادی *2 چکیده تاریخ جهانگشای علاوه بر اهمیت تاریخی و اجتماعی ، از منظر تحلیل نظام های گفتمانی نیـز اثـری درخـور تأمـل است .
هدف این پژوهش ذکر وقـایع تـاریخی و بیـان جایگاه اجتماعی زنان در دورۀ مغول نیست ، بلکه آنچه اهمیت دارد، نوع تاریخ نگاری ، شیوۀ بیان نویسنده و رابطـۀ آن با دیدگاه وی است ؛ یعنی شیوۀ بازنمایی حضور زنان در فرایندها و نوع نام گذاری آن ها که از طریق آن دیـدگاه ذهنی متن یا نویسنده و نوع نگرش وی به منزلۀ شاخص ترین نویسندۀ عهد مغول در ایران مشخص خواهد شد.
بازنمایی زنان در گفتمان جنگ در قالب هویت های مختلف تاریخ جهانگشای از لحاظ نوع گفتمان ، توصیفی است کـه نویسـنده قصـد دارد بـا بیـان حملـۀ مغول ، روند، پیامدها و نتایج آن ، گفتمانی دوقطبی بـا حضـور مشـارکان غالـب و مغلـوب را بـه تصویر بکشد.
زنان جنگاور و خون ریز خاتون تغاجار، دختر چنگیز خان مغول ، سـرآمد زنـان جنگـاور در گفتمـان جنـگ جهانگشـای جوینی است که بدون توجه به جنسیت و محدودیت های زنانه ، از طریق کنش ها و ویژگـی هـای مردانه در گفتمان نقش آفرینی می کند.
(رجوع شود به تصویر صفحه) زن ایرانی یا مغول ؟ «زنان بدون هویت مشخص » در بازنمایی این گروه از زنان ، «عامل جنسیت » مهم ترین مؤلفه است .
این امر در رابطه با زنان مغول کاملا متفاوت اسـت و ایـن افراد به عنوان مشارکان غالب گفتمان ، در چارچوب ویژگی های فردی و تحـت تـأثیر قـدرت حکومتی و نظامی بازنمایی شده اند.