چکیده:
شیخ الرئیس ابن سینا، قسم چهارم از اقسام اصلی علم الهی -فلسفه اولی یعنی خالقیت خداوند را با اشاره به اینکه خداوند - را نباید فاعل، بلکه باید خالق هر موجود ممکنی دانست، آغازکرده و بیان می دارد که علت خلق ماسوی الله، پیدایی و ظهور خداوند بر اساس حکمت و اختیار اوست و با تبیینی عالمانه از حدوث و قدم بیان می دارد که مخلوق خدای ازلی، قدیم زمانی است. شیخ الرئیس بعد از اثبات خالقیت حق تعالی، به تبیین قاعده الواحد پرداخته و ضمن بیان اینکه از واحد حقیقی جز واحد صادر نمیشود، با اشارهای به سلسله مراتب موجودات،کیفیت صدور کثیر از واحد را بدور از هر تناقضی با قاعدة الواحد، تبیین می کند و در نهایت بعد از اینکه با برهانی قاطع در مقابل متکلمین به اثبات رسانید که ملاک نیازمندی معلول بهعلت امکان است و موجودات در بقاء نیز محتاج خداوند هستندبیان می دارد، ممکن نیست موجودی که در وجود و بقائش استقلالی از خود ندارد در فعلش مستقل باشد و حق این استکه گفته شود فعل ممکنات در طول فعل خداوند و موثر حقیقی تنها خدا است و این یعنی توحید افعالی خداوند.