چکیده:
وقوع بیداری اسلامی در سال 2011 میلادی در مهم‌ترین بخش از جهان اسلام و تداوم اعتراضات در عربستان سعودی، اردن و بحرین و احتمال گسترش آن به دیگر کشورهای عرب موجب بر هم خوردن نظم پیشین در منطقه، میزان و نحوه اقدامات قدرت‌های منطقه‌ای، بین منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای شده است. در چنین شرایطی که حفظ نظم پیشین به دلیل غیرقابل‌پیش‌بینی بودن این تحولات برای آمریکا غیرممکن شد، این کشور تلاش کرد از طریق مدیریت برخی از این تحولات، شرایط را برای تشکیل نظمی جدید فراهم آورد. حال چگونه آمریکا در ایجاد نظم‌های جدید امنیتی در خاورمیانه در پرتو تحولات انقلابی در کشورهای عربی تاثیرگذار بوده است؟ در پاسخ به سوال این فرضیه مطرح‌شده که در پرتو تحولات عربی سال 2011، نظم امنیتی هژمون‌محور در منطقه خاورمیانه بر پایه قدرت هوشمند و دیپلماسی عمومی ایالات‌متحده آمریکا به نظم مبتنی بر عمل‌گرایی تغییریافته است. لذا، با توجه به این تحولات آمریکا باید سیاست مداخله‌جویانه خود را تغییر داده و به خواست و اراده مردم منطقه احترام گذاشته و سیاست‌های خود را متناسب با این موضوع بازتعریف نماید.
خلاصه ماشینی:
com مقدمه با وقوع حادثه ١١ سپتامبر در سال ٢٠٠١، مرحله نوینی در سیاست امریکا در خاورمیانه آغاز شد که شامل دو جنبه مهم بود: نخست ، تلاش برای تضعیف و یا در صورت امکان ، تغییر رژیم در کشورهای مخالف مانند عراق و ایران ، و دوم ، پیگیری سیاست ایجاد تدریجی اصلاحات کنترل شده در کشورهای دوست و متحد استراتژیک سنتی ، اما اقتدارگرای این کشور، لیکن برخی تحولات منطقه ای و ملاحظات راهبردی و عدم تمایل حاکمان عرب باعث کمرنگ شدن این رویکرد شد (واعظی ، ١٣٩٢: ٣٧).
Right Side انقلاب های مردمی و منافع امریکا در خاورمیانه با ارزیابی تحولات عربی و بیداری اسلامی در هر یک از کشورهای عربی می توان آن را تهدیدی برای منافع ملی ایالات متحده امریکا در خاورمیانه و شمال افریقا ارزیابی کرد که در ذیل به مهم ترین این تهدیدات پرداخته می شود: الف : تأمین امنیت انرژی : تأمین امنیت و تداوم جریان انرژی خاورمیانه به سایر نقاط جهان در زمره منافع حیاتی ایالات متحده در منطقه تعریف شده است و از آنجا که حجم قابل ملاحظه ای از نفت جهان از سه آبراه تنگه هرمز، باب المندب و کانال سوئز عبور می کند، هر گونه ناآرامی در این حوزه های جغرافیایی تأثیر بسزایی در افزایش قیمت نفت خواهد داشت .
در واقع اوباما تلاش کرد دو محور توسعه و شأن را جایگزین دموکراسی در خاورمیانه کند، اما تحولات و انقلاب های عربی سبب شد وی به سیاست اصلاحات جرج بوش پسر بازگردد و به ناچار بر این موضوع تأکید کند و بازگشت به مسئله اصلاحات سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی در خاورمیانه را در دستور کار خود قرار دهد (اقارب پرست و دیگران ، ١٣٩١: ١٣١- ١٣٠).
C. Blas, Javier (2011) "Arab Spring Drives Up Middle East Break-Even Oil Price", The Financial Times Available at: http://www.
(
, 
, 
)
