چکیده:
گرچه مفاهیم سوژگی سیاسی و موقعیت سوژگی ، ریشه در جامعه شناسی سیاسی دارند ولی این تحقیق ، این مفاهیم را در ژئوپلیتیک شکننده خاورمیانه ، عملیاتی می نماید. نظر به مرزهای تصنعی حاصل از توافقنامه های اوائل قرن بیستم و سیالیت قومی در مرزهای کشورهای مزوپوتامیایی ، تعارض هویتی – سرزمینی ، باعث جدلی اساسی بین ساختارها و کارگزاران ( کنشگران غیر دولتی ) شده که این تعارض ، باعث آنتروپی ژئوپلیتیک در منطقه گشته است . P.K.K به عنوان یکی از احزاب فراگیر سیاسی – نظامی در منطقه مزوپوتامیا با توجه به سابقه مبارزاتی نرم – سخت افزاری خود بخصوص پس ازحملات گروههای تروریستی به عراق و شام ، خود را در مقام یک کنشگر منطقه ای ، به جغرافیای بین النهرین شمالی تحمیل نموده که البته این کنشگری ابعاد هویتی و سرزمینی داشته و با سمپاتی کردهای منطقه همراه بوده است . بر خلاف موقعیت سوژگی که ساختارها بر سوژه ها مسلط می باشند ، در مفهوم سوژگی سیاسی ، زمانی که ساختارها با فروپاشی مواجه می شوند ، هژمونی گفتمانهای حاکم به چالش کشیده شده و سوژه ها به عنوان عاملان سیاسی ، مشغول کنش در فضاهای تجزیه شده می گردند . این مقاله علاوه بر مفهوم سازی سوژگی ژئوپلیتیکی با تحلیل چرایی چرخش سیاستی در حزب کارگران ، با نگاهی تحلیلی – توصیفی به اثبات فرضیه سوژگی ژئوپلیتیکی این حزب می پردازد.
خلاصه ماشینی:
به دنبال تحولات جهان عرب و آنارشی ژئوپلتیک حاصل از ظهور گروه داعش ، قومیت هایی مانند حوثی ها در یمن ، کردهای سوریه و کانتون های موجود در آن و از همه مهم تر کردستان عراق با پیشینه یک حکومت دو فاکتو، به عنوان کارگزاران ژئوپلتیک ، کدها و بینش ژئوپلتیکی متفاوت از ساختارهای ژئوپلتیکی کلاسیک و مستقر را تعریف کرده اند که ساختارهای مذکور را تحت تأثیر قرار داده است .
مفهوم سوژگی سیاسی (کارگزاری ژئوپلتیک )، روی دیگر سکه است که در آن افزایش بی قراری های اجتماعی موقعیت یک گفتمان را در معرض تزلزل و زوال قرار می دهد، سوژه به عنوان عامل سیاسی یا کارگزار دست به عمل سیاسی می زند و هژمونی گفتمان حاکم را به چالش کشیده ، نظم مورد نظر خویش را بر جامعه و گفتمان حاکم می کند.
مطابق گفته آلارت (Allardt)، معیارها برای گروه های قومی به شرح ذیل است : ـ خودطبقه بندی ـ خودشناسی (identification–self ,categorization –self ) ـ نسب مشترک (واقعی و یا افسانه ای ) (common descent, factual or mythical) ـ ویژگی های فرهنگی خاص مانند زبان (specific cultural triats) ـ یک سازمان اجتماعی برای تعامل (دیاسپورا با داخل ) (١٩٨١,٤٣ , stark &allardt ) گروه های قومی را نیز می توان به عنوان گروهی که اعضای خود را از گروه های دیگر جدا می دانند و مبتنی بر دین ، فرهنگ و یا زبان هستند، تعریف کرد که شامل ملی گرایی ، قبیله گرایی ، نژاد و یا کاست ها هستند.