چکیده:
حسن بن علی بن محمد بن علی بن حسن طبری، ملقب به نجم الدین و معروف و مشهور به عماد الدین طبری و عماد طبری از علمای مازندران و آمل و از معاصرین خواجه نصیرالدین طوسی، محقق حلّی و علامه حلّی (قرن هفتم)بوده است. در نوشته حاضر با الهام از روش هرمونتیک قصدگرای اسکینر سعی نموده ایم با معرفی زندگی وشخصیت عمادالدین طبری و با ارجاع به متون در دسترس ایشان وبا باز خوانی این متون در تعامل با شرایط سیاسی اجتماعی عصر ایخانان وبر اساس مبانی و سنتهای فقهی شیعه ، به بازخوانی متون فقهی- سیاسی ایشان پرداخته و آرای وی را در زمینه مفهوم سیاست،ضرورت ریاست وحکومت، انواع ریاست ،ریاست عدل و منشاء ،شرایط وصفات ووظایف واختیارات آن ،ریاست وولایت نیابتی فقها در عصر غیبت ،خاستگاه مشروعیت وگستره ولایت آنان،ونظام سلطانی وچگونگی تعامل با آن تبیین وتحلیل نماییم.
خلاصه ماشینی:
بر این اساس دو پرسش اساسی در برابر همه این فقها قرار داشت: پرسش اول این بود که تکلیف شیعیان در عصر غیبت، پیرامون وظایف و تکالیف سیاسی ـاجتماعی چیست؟ آیا امام عصر(عج) جانشینی در میان پیروان خود تعین کرده است تا شیعیان او به آنها مراجعه نمایند و در امور دینی و دنیوی خود از جمله فهم دستورات دینی، حل اختلافات حقوقی و برپا داشتن آئینهای اجتماعی مانند امر به معروف و نهی از منکر، اقامه حدود شرعی و اقامه جمعه و جماعات و حج به ایشان مراجعه کنند یا نه؟ ترجمان امروزین این پرسش این بود که آیا در عصر غیبت ولایت امام عصر(عج) برعهده کسی قرار گرفته است یا نه؟ اگر ولایت او برعهده کسی یا کسانی قرار گرفته، آنها چه کسی یا چه کسانی هستند؟ و در چه اموری و تا چه اندازه ولایت دارند؟ پرسش دوم این بود که با توجه به واقعیتهای سیاسی اجتماعی حاکم، و قرار داشتن قدرت واقعی در دست پادشاهان فاقد مشروعیت و جایگاه مذهبی، چگونه شیعیان میتوانند در قلمرو سیاسی ایشان زندگی کنند؟ آیا آنها میتوانند خود را به مثابه شهروندی از دولت این سلاطین به حساب آورده و با بهرهگیری از اصل تقیه به همکاری با آنها در حد ضرورت بپردازند؟ به نظر میرسد پاسخ فقهای شیعه در عصرعمادالدین به این پرسشها بنیادهای تئوریکی را برای شیعیان در ادوار بعد فراهم ساخت.