خلاصه ماشینی:
"به عبارت دیگر برای بیان واژههای حسابداری نیز نباید محیط اجتماعی،اقتصادی و حرفهای را از نظر دور داشت.
اگر چنین است پس: Lion,Valve,Milk استفاده از این نوع شیر( Lion )برای بیان مؤلفههای ماهیتی چندان در خور حرفه ما نیست.
به نظر میرسد استفاده از واژههایی همچون موش ( Mouse )و یا لاک پشت( Turtle )که عمرش طولانی و حرکتش کند است با مناسبات حرفه بیشتر جور درمیآید.
حالا ترجمهاش همان بیع متقابل،بدهکار و بستانکارش چطور ثبت میشود؟ اما اگر شیر( Milk )باشد و شیر تو شیری را برساند،با وضعیت فعلی حرفه کاملا تناسب دارد.
وقتی هزینهها از درآمدها چنان کسر میشود که EPS اعلام شده دست نخورده باقی میماند و یا سود ابزاری اتفاقا کمتر از درآمد مشمول مالیات با ضریب علی الراس درمیآید چه واژهای مفهوم را بهتر از جورگردان میرساند.
حرفه ممکن است برای گفتن واژه کم داشته باشد ولی حرف زیاد دارد."