چکیده:
هدف این پژوهش، بررسی میزان انطباق آموزشهای فنیوحرفهای با نیازهای آموزشی بخش صنایع در شهرستان خرمشهر بود. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعهآماری پژوهش شامل کلیه سازمانها و شرکتها (صنایع کوچک، متوسط و بزرگ شهرستان مطابق اطلاعات ثبت شده در اداره صنایع استان_ وزارت صنایع و معادن، معاونت توسعه صنعتی، دفتر آمار و اطلاع رسانی) که 42 شرکت برآورد شد و مرکز فنی و حرفهای شهرستان خرمشهر، در بخش صنعت بود. نمونهگیری دوبار و به دو منظور انجام شد. ابتدا با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند 9 شرکت انتخاب گردید و با 9 نفر از مدیران و 9 نفر از کارشناسان مصاحبه به عمل آمد. در مرحله دوم به صورت تصادفی ساده، 125 نفر از مدیران و کارشناسان برای تکمیل پرسشنامه انتخاب گردید. جهت جمعآوری دادهای پژوهش از بررسی اسناد و مدارک، مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید که روایی محتوایی پرسشنامه توسط صاحبنظران مورد تایید قرار گرفت و پایایی ابزار محاسبه و تایید شد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آمار توصیفی تجزیه و تحلیل گردید. یافتههای پژوهش نشان داد که بین عملکرد موجود آموزشهای فنیوحرفهای با وضعیت مطلوب (نیازها و محورهای آموزشی شناسایی شده دارای اولویت) این شهرستان انطباق وجود ندارد. همچنین بررسی نتایج بدست آمده، نشان داد که 9 دوره عمومی، 7 دوره مدیریتی و 45 دوره تخصصی اولویتهای آموزشهای فنیوحرفهای مورد نیاز بازار کار در زمینه صنایع این شهرستان را تشکیل می دهند.
خلاصه ماشینی:
یافته های پژوهش نشان داد که بین عملکرد موجود آموزش های فنیوحرفه ای با وضعیت مطلوب (نیازها و محورهای آموزشی شناسایی شده دارای اولویت ) این شهرستان انطباق وجود ندارد.
در این زمینه مطالعه مهرعلیزاده (٢٠٠٧ ,Mehrali Zadeh) با عنوان "نیازسنجی رشته های مهارتی شاخه کارودانش در زمینه ی صنعت و میزان انطباق رشته ها با وضعیت موجود در برنامه پنج ساله سوم توسعه کشور در استان خوزستان " با بهره گیری از مطالعه میدانی مدیران و کارکنان مسئول صنایع بزرگ وکوچک استان نشان داد، رشته های مرتبط با برق و کامپیوتر، عمران ، مکانیک ، صنایع چوبی، صنایع دستی، کشاورزی و خدمات ارتباط ساختاری لازم بین نیازسنجیهای آموزشی کارودانش با بازار کار استان خوزستان وجود نداشته است .
بن سا، آهیک پور و بوتنگ (٢٠١١ ,Boateng &Bensah, Ahikpor ) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که باید بین نیازهای آموزشی کارکنان در بخش صنعت با آموزش های فنیوحرفه ای انطباق به وجود بیاید.
فریرواسمیت (٢٠١٢ ,Smith &Ferrier )، چنگ (٢٠١٢ ,Cheng)، گال (٢٠١١ ,Goel)، مارکواردت ، روبلکسی و هوگر(٢٠١٠ ,Hoger &Marquardt, Robelski )، کوونی(٢٠١٠ ,Cooney)، هیوز (٢٠١٠ ,Hughes)، شواب (٢٠١٠ ,Schwab) و پالمر(٢٠٠٧ ,Palmer) در مطالعات خود نشان دادند که آموزش فنیوحرفه ای عاملی مهم برای بهبود مهارت های مربوط به کار، اثربخشی سازمانی، رشد بهره وری، پیشرفت های اقتصادی، اجتماعی و رقابت ملی است و دارای آثار مثبت بر اشتغال و توانمندسازی مدیران و کارکنان ، کارگروهی، افزایش آگاهی، دانش ، مشارکت و مهارت های آنان می - باشد.