چکیده:
همواره این پرسش اساسی پیش روی عاملان جنگ روانی و متقاعدسازان بوده است که هیجان و عاطفه چه تاثیری در اثربخشی پیامهای جنگ روانی دارد؟ در راستای پاسخ بدین پرسش، روانشناسان و دیگر دانشمندان علوم رفتاری، با انجام تحقیقات گسترده، گامهای مهمی را برداشته و سرانجام، دریافتهاند که پیامهای جنگ روانی به یکی از دو روش پیرامونی یا (مرکزی) مورد پردازش قرار میگیرند و تاثیر هیجان و عاطفه در هر یک از این دو روش متفاوت است. دیگر اینکه، نظام ذهنی آدمی از سه نظام مرتبط به هم تشکیل شده است و در این میان، نظام هیجانی به منزله پلی میان نظام شناختی (اطلاعاتی) و نظمدهی (هماهنگکننده) عمل میکند
خلاصه ماشینی:
به همین نسبت، اعتقاد بر آن است که حتی پیامهای حاوی اطلاعات محض، تنها زمانی حملات جنگ روانی را تحت تأثیر قرار میدهند که بار عاطفی داشته باشند، افزون بر آن، نتایج حاصل از مطالعات تجربی ارائه شده در این نوشتار، بیانگر ارتباط معنیدار بین حالات خلقی مخاطبان و کیفیت استدلالهای نهفته در پیامهای جنگ روانی است.
اما پیشبینی تأثیر عاطفه منفی دشوارتر است، زیرا از یکسو، تحقیقات انجام شده درباره کنار آمدن با خلقیات منفی (برای نمونه رازن بام 2 ، 1980) نشان داده است زمانی که مردم در حالت خلقی بدی قرار داشته باشند، میکوشند تا ذهن خود را از افکار ناخوشایند دور کنند، به همین سبب ممکن است درگیر فعالیتهایی شوند که با عوامل مولد خلق بد ارتباطی نداشته باشد، بنابراین، این امکان وجود دارد که ذهنشان را به پیام معطوف کنند Isen rosenbaum و محتوای آن را بسط دهند.
پس از ارائه محرکهای حواسپرتکن، به چند گروه از گروههای آزمایشی و ارائه دلایل افزایش بهای خدمات دانشجویی خلقها و نگرشهای دانشجویان با استفاده از روشهای آماری مختلف (از جمله آزمون تجزیه و تحلیل واریانس) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که خلاصه نتایج به دست آمده به شرح زیر است: 1) دانشجویانی که حوادث مثبت زندگی را تماشا کرده، در مقایسه با آنانی که حوادث منفی را دیده بودند، خلق شادتری داشتند و بین میانگین شادی آنان نیز در سطح 5%>p تفاوت آماری معنیداری وجود داشت؛ بنابراین، همچون آزمایش نخست، اقدام آزمایشگران در القای هیجان، موفقیتآمیز بود.