چکیده:
بر خلاف بسیاری از ادیان، خداوند در قرآن کریم، دین اسلام را دینی جهانی و فراگیر معرفی می کند و وعده غلبه آن بر ادیان دیگر را می دهد. به جهت گسترش این دین، مسلمانان به تبلیغ و نشر آن تشویق شده اند. این موضوع زیربنای دیدگاه برخی فقها و مفسران قرار گرفته است تا آیات جهاد و قتال را بر جهاد ابتدایی، با هدف نشر دین، تطبیق دهند. این مقاله می کوشد در ابتدا چند اصل نظری را، که از محکمات قرآن هستند، به عنوان چارچوبی قرآنی برای برداشت درست از آیات جهاد و قتال تبیین کند. بر اساس ملاحظه این اصول معلوم می شود که آیات متعددی در قرآن کریم با گسترش دین و دعوت از راه قتال مخالفت دارند و در نتیجه، آیات جهاد فقط ناظر به «دفاع» هستند. بررسی مستقیم آیات جهاد، که در انتهای مقاله صورت گرفته است، همین مطلب را نشان می دهد.
خلاصه ماشینی:
"چگونه میتوان پذیرفت که قرآن به اصل «لااکراه فی الدین » بپـردازد و اختیـار انسان ها را در طی طریق هدایت یا ضلالت بر اساس «إٓنا هدیناه الٓسبیل إٓما ش-اکرا وإٓم-ا کف-ور ا» تثبیت کند و برای پیامبر هم ، مرز «إن علیک إلا البلاغ » را تعیین کند، آنگـاه مسـلمانان خـود را موظف بدانند که به سوی کفار غیرکتابی بروند و آنها را ملزم به اسلام کنند، وگرنه شمشیر را بـه روی آنها بکشند؟ یا اینکه مسلمانان خود را موظف به مخیر کردن اهل کتاب ، میان اسلام ، جزیه یا قتل کنند؟ آیا این احکام در تعارض آشکار با محکمات قرآنی نیست ؟ وجه رفع این تعارض هم البته آشکار است ، چراکه پیش تر بیان شد که امر به «قتـال »، هـم ممکن است ناظر به ابتداء به جنگ باشد و هم ناظر به دفاع ، و از توضیحات اخیر معلوم شـد کـه این آیات نمیتواند ناظر به ابتداء به جنگ باشد و تنها میتواند ناظر به دفاع باشد.
دلیلی که برخی عالمان مسلمان برای توجیه جهاد ابتدایی ذکر کرده انـد - مثـل دعـوت بـه اسلام و زدودن شرک- هیچ مستند قابل دفاعی ندارد و فقط در حد یک استحسان عقلی است - که فاقد حجیت است - ضمن آنکه محکمات قرآنی بر اساس اصولی کـه در بـالا توصـیف شـد، کاملا با این انگیزه ، یعنی دعوت مردم از راه جهاد و قتال ، مخالفت دارد و هرگز خداوند در آیـات قرآن ، چنین وظیفه ای را به عهدة پیامبر قرار نداده است ."