چکیده:
مثنوی منطقالطیر سه دهه است که با توجه به سرفصل مصوب سال 1366 در دورة کارشناسی زبان و ادبیات فارسی تدریس میشود و علیرغم تصریح تنظیمکنندگان سرفصل در خصوص تدریس کلّ متن، گزیدههای متعددی از این متن منتشر شده و به عنوان درسنامه در قالب این درس ارائه میشود. این مقاله پس از نگاهی به این سرفصل و مقایسة آن با سرفصل تازهمصوب سال 1391، نگاهی دارد به مهمترین متون مصحح و گزیدة منطقالطیر که بویژه به عنوان درسنامه بیشتر طرف توجه مخاطبان بوده است و آنها را از منظر کیفیت مقدمات، کم و کیف متنهای انتخابی، کیفیت تصحیح، کم و کیف توضیحات و نهایتاً از منظر ضمایم و فهرستها نقد و بررسی میکند و پس از بیان نقاط قوت و ضعف هر یک، نشان میدهد که چگونه کمتوجهی یا بیتوجهی به مسائل پایهای تصحیح (اعم از نسخهشناسی و شناخت زبان و بیان شاعر) موجب ورود بسیاری بدفهمیها به درسنامهها شده است و نهایتاً در یک دهه اخیر پس از ارائة منطقالطیرهای چاپ انتشارات سخن و سمت، این بدفهمیها برطرف و درسنامههای مناسبی برای این متن ارائه شده است.
خلاصه ماشینی:
این مقالـه پـس از نگـاهی بـه ایـن سرفصـل و مقایسة آن با سرفصل تازه مصوب سال ١٣٩١، نگاهی دارد به مهم تـرین متـون مصـحح و گزیدة منطق الطیر که بویژه به عنوان درسنامه بیشتر طرف توجه مخاطبان بوده است و آنها را از منظر کیفیت مقدمات ، کم و کیف متن های انتخـابی ، کیفیـت تصـحیح ، کـم و کیـف توضیحات و نهایتا از منظر ضمایم و فهرست ها نقد و بررسی می کند و پس از بیان نقـاط قوت و ضعف هر یک ، نشان می دهد که چگونه کم توجهی یا بی توجهی به مسائل پایـه ای تصحیح (اعم از نسخه شناسـی و شـناخت زبـان و بیـان شـاعر) موجـب ورود بسـیاری بدفهمی ها به درسنامه ها شده است و نهایتا در یک دهه اخیر پس از ارائة منطـق الطیرهـای چاپ انتشارات سخن و سمت ، این بدفهمی ها برطرف و درسنامه های مناسبی بـرای ایـن متن ارائه شده است .
جویا جهان بخش در مقالـة مفصـلی کـه در شـمارة ٧ و ٨ آینـة میراث (زمستان ٧٨ و بهار ٧٩) با عنوان «هنجار تصحیح متن منطق الطیر» و پیوست هـای آن در شمارة بعدی آینة میراث منتشر کرد مروری انتقادی داشته است بر مهم ترین چـاپ هـای آثار عطار با تمرکز ویـژه بـر منطـق الطیـر و در طـی آن پـس از آن کـه ابیـات متعـددی از منطق الطیر مصحح گوهرین را با توجه به ضبط های نسخة اساس و نسخه بـدل هـا بررسـی می کند، به این نتیجه می رسد که دستنویس های کهن معـروف بـه قونیـه یـا مراغـی ١ و ٢ (آنچنان که شفیعی کدکنی یاد می کند)، «به آن اندازه که ایشـان [گـوهرین ] بـه آنهـا اعتمـاد کرده اند قابل اعتماد نبوده است » (ص ٥).